مقدمه
اخلاق کسب و کار، یکی از اصلیترین مسائلی است که صاحبان کسب و کار باید برای برقراری عدالت و اعتماد، به آن توجه داشته باشند. بسیاری از صاحبان کسب و کار با پایبندی به اصول اخلاقی، توانستهاند بستر پیشرفت را برای خود و جامعه فراهم سازند؛ در حالی که بعضی دیگر با بیتوجهی نسبت به اصول اخلاقی در کار موجبات رکود و شکست خود را ایجاد کردهاند. از اینرو نهادینه کردن فرهنگ اسلامی ـ بهویژه گزارهها وآموزههای امام علی(علیه السلام) ـ در عرصه کسب و کار، موجب تقویت ایمان افراد و تثبیت جایگاه فرد در جامعه و حتی سبب کاهش تخلفات تجاری در بازار مسلمانان و کاهش فسادهای مالی خواهد شد. همچنین رعایت احکام و اخلاق اسلامی در محیط کسب و کار مانند رعایت وقت نماز، ادب، انصاف و صداقت افزون بر برکات اخروی، موجب برکات دنیوی میشود؛ به این ترتیب که اعتماد مشتری را جلب و محیط کسب و کار را جذاب و پر رونق مینماید: «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاهِ وَ إیتاءِ الزَّکاهِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ؛ مردان مؤمنی که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمىدارد، [و] پیوسته از روزى که دلها و دیدهها در آن زیر و رو مىشود، مىترسند». در تفسیر این آیه در حدیث آمده است: «التُّجَّارُ الَّذِینَ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَ لَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا دَخَلَ مَوَاقِیتُ الصَّلَاهِ أَدَّوْا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقَّهُ فِیهَا؛ آنها تاجرانى هستند که تجارت و بیع آنان را از یاد خدا غافل نمىسازد. هنگامى که وقت نماز داخل مىشود، حق آن را ادا مىکنند».
این نوشتار میکوشد اصول اخلاقی و بایدهای کسب و کار را از منظر امام علی(علیه السلام) تبیین نماید.
رابطه کار با اخلاق ومعنویت
در گزارههای دینی، کسب و کار صرفاً مادی و اقتصادی نیست؛ بلکه اقتصاد با معنویت و اخلاق تأثیر متقابل دارند. از اینرو اصول اخلاقی حاکم برجامعه دینی با اصول اخلاقی غیر جامعه دینی متفاوت است؛ چنانکه امام على(علیه السلام) هنگام گشت در بازار خطاب به تجار فرموده است: «یَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ قَدِّمُوا الِاسْتِخَارَهَ وَ تَبَرَّکُوا بِالسُّهُولَهِ … وَ تَزَیَّنُوا بِالْحِلْمِ؛ اى جماعت تجار! پیش از هر چیز از خدا طلب خیر (برکت) کنید و برکت را در آسانگیرى [در معامله ] بجویید، و [با اخلاق خوش و برخورد درست] خود را به زیور بردبارى بیارایید». آن حضرت در جای دیگری به اصول دیگری از اخلاق کسب و کار اشاره نموده و فرموده است:
یَا مَعْشَرَ اَلتُّجَّارِ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ وَ اَللَّهِ لَلرِّبَا فِی هَذِهِ اَلْأُمَّهِ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ اَلنَّمْلِ عَلَى اَلصَّفَا شُوبُوا أَیْمَانَکُمْ؛ اى تاجران! نخست فقه (آموختن احکام تجارت) سپس تجارت، نخست فقه سپس تجارت، نخست فقه سپس تجارت. به خدا سوگند! یقین داشته باشید که ربا در این امت از راه رفتن مورچه بر روى سنگ صیقلى و براق پنهانتر و نامرئىتر است؛ سوگندهایتان را با راستگویی بیامیزید.
رسولخدا(صلی الله علیه و آله) نیز از کسب حلال به عنوان عبادت یاد نموده است: «الْعِبَادَهُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَالِ؛ عبادت هفتاد جزء دارد و از همه بهتر، تلاش برای به دست آوردن روزى حلال است».
بایدهای کسب و کار
- دانشافزایی کسب و کار
آگاهی از دانش تجارت و روشهای کسب و کار، از ضروریات این امر است؛ چرا که بدون آن، امکان موفقیت خیلی کم خواهد بود. از اینروست که امام على(علیه السلام) در بازار، مسیر راه، مسجد و هر کجا که مردم گرد ایشان جمع مىشدند، به اهمیت و مسائل این دانش مهم اشاره میکرد. آن حضرت روزى در بازار به فروشندهاى برخورد کرد که مىخواست کالاى خود را بفروشد. آن حضرت با سخنی، روشی صحیح در کسب و کار را به او آموخت: «السَّمَاحُ وَجْهٌ مِنَ الرَّبَاح؛ بزرگواری و آسان گرفتن و سختگیرى نکردن، نوعى سود است». همچنین حضرت نقش مؤثر کار توأم با آگاهی در مسیر افراد را اینگونه تبیین نموده ست: «الْعَامِلَ بِغَیْرِ عِلْمٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ طَرِیقٍ فَلَا یَزِیدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ کَالسَّائِرِ عَلَى الطَّرِیقِ الْوَاضِح؛ عملکننده بدون آگاهی، چون روندهای است که به بیراهه میرود. پس هر چه شتاب کند، از هدفش دورتر میشود و عملکننده از روی آگاهی، چون روندهای بر راه راست است».
- آموزش احکام کسب و کار
یکی از بایستههای کسب و کار، یادگیری احکام فقهی است که بدون آن ممکن است یک مسلمان به فساد یا گناه بیفتد. عمدهترین مشکل کسب و کار در جامعه ما، ناآگاهی تاجران و کاسبان از احکام تجارت است. از اینرو در معاملات حلال و حرام رعایت نمیشود. امام علی(علیه السلام) با تأکید ویژه به یادگیری احکام کسب و کار فرموده است: «یَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ؛ اى بازرگانان ! اول آگاهى بر مسائل، سپس تجارت؛ اول آگاهی بر مسائل، سپس تجارت، اول آگاهی بر مسائل و سپس تجارت». آن حضرت در سخن دیگری به عواقب شوم ناآگاهی به احکام تجارت اشاره کرده و فرموده است: «مَنِ اتَّجَرَ بِغَیْرِ فِقْهٍ، فَقَدِ ارْتَطَمَ فِی الرِّبَا؛ هر کس بدون آگاهی از احکام تجارت معامله کند، در ورطه ربا افتد».
- راستگویی
راستگویی در گزارههای دینی جایگاهی بسیار ارزنده و والا دارد؛ بهگونهای که نشانه ایمان و معیار ارزیابی افراد دانسته شده است. امام صادق(علیه السلام) درباره جایگاه ارزشمند راستگویی فرموده است: «إنَّ اللّه عزّ و جلّ لَم یَبْعثْ نَبیّا إلاّ بصِدقِ الحدیثِ و أداءِ الأمانهِ إلَى البَرِّ و الفاجر؛ خداوند عزوجل هیچ پیامبرى برنینگیخت، مگر با راستگویی و برگرداندن امانت به نیکوکار و بدکار».
از سوی دیگر تجارت و بازار گسترده رقابت، برای به دست آوردن سود فزونتر و درآمد بیشتر است و این امر زمینهساز بهکارگیری شیوههای نادرستی همچون دروغگویی برای رسیدن به سود بیشتر است. از اینرو یکی از مهمترین ویژگیهای اخلاقی کاسب مسلمان، پایبندی به راستی و راستگویی است؛ چنانکه رسول اعظم(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «إِذَا التَّاجِرَانِ صَدَقَا بُورِکَ لَهُمَا فَإِذَا کَذَبَا وَ خَانَا لَمْ یُبَارَکْ لَهُمَا؛ اگر دو معاملهگر راست بگویند، براى هر دو خجسته مىشود». پس هر گاه دروغ بگویند و خیانت کنند، براى هیچ کدام خجسته نخواهد بود. بر همین اساس است که امام علی(علیه السلام) یکی از اصول اخلاقی کسب و کار را صداقت دانسته و فرموده است: «یا مَعْشَرَ التُّجّارِ قَدِّمُوا … تَناهَوْا عَنِ الْیَمینِ وَ جانِبُوا الْکِذْبَ؛ اى کاسبان و بازرگانان!قسم نخورید و از دروغ فاصله بگیرید»؛ چرا که در احادیث نبوی(صلی الله علیه و آله) آمده است: «کاسبان و تاجران راستگو با پیامبران و شهیدان محشور خواهند شد».
- اخلاص در تجارت
در دیدگاه اسلامی، تاجر مؤمن با انجام تجارت به خداوند نزدیک میشود؛ یعنی کسب و کار زمینهای برای ایجاد ارتباط بین مخلوق و خالق میگردد؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) فرموده است: «أَفْضَلُ الْعَمَلِ مَا أُرِیدَ بِهِ وَجْهُ اللَّه؛ برترین عمل آن است که به قصد نزدیکی به خدا انجام شود». این سخن حضرت، برگرفته از کلام وحی است که فرمود: «مردان مؤمنی که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا باز نمىدارد». از نظر آن حضرت، اخلاص از معیارهای دیگر در کسب و کار ارزشمند است. خالص بودن نیت در همه کارها زیباست و در امور اقتصادی، زیباتر؛ زیرا عمل خالص افزون بر نفع شخصی و مادی برای افراد، دارای منافع اخروی است و در اصلاح و گرایش مردم و جامعه به سوی کمال و سعادت دنیوی و اخروی نقش ارزندهای دارد.
کاسب نمونه
خلوص و رعایت حدود الهی و پرداخت حقوق بهویژه رعایت حقوق کارگران میتواند سبب تعالی تاجر شود، تا آنجا مورد عنایت امام معصوم(علیه السلام) قرار گیرد. «حاج على بغدادى» کاسبی بود که در کارخانه پارچهبافى خود درباره پرداخت به موقع دستمزد کارگران نهایت تلاش و دقت را به عمل مىآورد. او در عصرهاى پنجشنبه که حقوق کارگرانش را مىپرداخت، از کارهاى مهم و حتى زیارت قبور ائمه اطهار(علیه السلام) نیز دست برمىداشت و هیچ کارى را بر اعطاى حقوق کارگرانش در روز موعود مقدم نمىکرد. روزى عالم بزرگوار، آیتالله شیخ محمدحسن کاظمینى از او درخواست کرد که عصر پنجشنبه در کاظمین بماند، اما حاج على بغدادى با اصرار تمام گفت: «نه، من باید بروم و مزد کارگران کارخانهام را بپردازم». چنین کارفرمایى که بر رعایت حقوق الهى و اعطاى حقوق کارگرانش اصرار دارد، شایسته تکریم امام زمان(علیه السلام) نیز است. از اینرو وقتى حضرت حجت(علیه السلام) را (بدون اینکه بشناسد) در راه کاظمین ملاقات مىکند، امام زمان به او سلام کرد و دستهاى مبارکش را مىگشاید و او را در آغوش میگیرد، کمال تقدیر و تجلیل را از این کارفرماى با ایمان به عمل مىآورد و سپس با او به گفتگویى صمیمانه مىپردازد.
- اخلاق نیکو
یکی از عوامل بسیار مؤثر در جلب روزی و ازدیاد آن، بهرهگیری از اخلاق خوب در مواجهه با دیگران است. البته همه کسانی که به کار تولید و تجارت و خرید و فروش مشغولاند، اذعان دارند که برخورد خوب و مناسب با مشتری رمز جذب مشتریان بیشتر و در نهایت سودآوری بیشتر است. هدف از خوشاخلاقی صرفاً وسیلهای برای جذب سود و منفعت بیشتر نیست؛ بلکه هدف، قرب به خداست؛ یعنی اگر مشتری بر فرض خرید هم نکرد، خوب است که فروشنده این برخورد خوب خود را با او داشته باشد. اینگونه میتوان در روح و جان مشتری نفوذ کرد و جلب اعتماد نمود. شاگرد فروشگاهی میگفت: «صاحب مغازه به قدری خوشاخلاق و خوشبرخورد است که مشتریان مغازهاش به او اعتماد و علاقه دارند و او به مشتریان خط میدهد که چه بخرند. گاه مشتریان او خیلی بیشتر از آنچه میخواستند، میخرند و هرچه او بگوید، میخرند». امام علی(علیه السلام) در این باره فرموده است: «فِی سَعَهِ الْأَخْلَاقِ کُنُوزُ الْأَرْزَاق؛ در خوشاخلاقی، گنجهای رزق است».
داستان مرد عسلفروش
نقل است: زنی با مردی که مغازه عسلفروشی داشت، ازدواج کرد. آن مرد برادری داشت که در همان گذر و در کنار مغازه برادرش سرکه و ترشی و ادویهجات تند میفروخت. این زن متوجه شد که درآمد مرد سرکهفروش، خیلی بیشتر از شوهر عسلفروش اوست. تعجب کرد که چرا این همه فاصله درآمد در این دو شغل است، با اینکه هر دو در کنار هم و در یک بازار کاسبی و تجارت میکنند. از شوهرش راز این تفاوت را پرسید وپاسخی نگرفت، تا اینکه زن روزی به صورت ناشناس به مغازه مرد سرکهفروش رفت و مکرر چیزهایی خواست و نخرید و هر چه کلنجار رفت، نتوانست او را عصبانی کند. بعد صورتش را پوشاند و به طور ناشناس به مغازه شوهر عسلفروشش رفت. یکی دو مورد عسل خواست و نپسندید. عسلفروش با عصبانیت گفت: «خانم! شما خریدار نیستی، بفرما». هنگام شب که شوهرش از مغازه به خانه آمد، زن گفت: «ای مرد! رمز کمروزی بودن تو و پُر روزی بودن برادرت را یافتم. او سرکهها و ترشیهای تند و ترش را با زبان شیرین میفروشد، ولی تو عسلهای شیرین را با زبان تند و تلخ و ترش میفروشی. به همین جهت مشتریان با یکبار معامله با تو پشیمان میشوند». سعدی میگوید:
اگر حنظل خوری از دست خوشخوی
به از شیرینی از دست ترشروی
- رعایت موازین شرعی
یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای کارهای شایسته، آن است که مطابق موازین شرعی باشد. اسلام هر کاری را که به مصلحت فرد و جامعه و مفید باشد، حلال اعلام کرده است و هر کاری را که مفسده و غیر مفید باشد، ممنوع نموده است. از همینروست که امام علی(علیه السلام) فرموده است: «الْحِرْفَهُ مَعَ الْعِفَّهِ خَیْرٌ مِنَ الْغِنَى مَعَ الْفُجُور؛ کسب و کار همراه با پاکدامنی، بهتر است از ثروت فراوانی که با گناهان به دست آید». کسب و کار شیعه امام علی(علیه السلام)، باید منطبق موازین شرعی باشد و از منظر شارع مقدس برای سلامتی جامعه مضر نباشد؛ از اینرو اسلام کار و شغل را به انواع پنجگانه (واجب، مستحب، حرام، مکروه و مباح) تقسیم کرده است؛ زیرا شناخت کارهای حرام اهمیت خاصی دارد. کارهایی که شارع مقدس آن را برای جامعه مضر و زیانآور میداند مانند شرابسازی، جاسوسی، کار در مراکز فساد، دائر کردن مراکز فساد و فحشا و قمار و شرابخواری و دادوستدهایى که همراه فریبکارى و دروغپردازى انجام شود، حرام است.
- رضایتمندی در انتخاب شغل
کسی که با میل قلبی شغلی را انتخاب نکند، توفیق او با مشکل همراه خواهد شد. او همواره از کار خود مینالد و رضایت قلبی ندارد؛ اگرچه در آمد بالایی هم داشته باشد؛ از همین روست که امام علی(علیه السلام) فرموده است: «قَلِیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ أرْجى مِنْ کَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ؛ کار کمى که (با میل و نشاط) آن را ادامه دهی، امیدبخشتر از کار زیاد و خستهکننده است (که انسان بدون علاقه همچنان آن را ادامه میدهد)». در کار اجباری، استعلاهای فرد شکوفا نمیشود، او هرگز خود را آزاد و خوشبخت احساس نمیکند، رشد و نوآوری نخواهد داشت، همواره غمگین و ناراحت است، به کار خود دل نمیدهد و بنا بر فرمایش امام علی(علیه السلام) کسی هم که در عمل کوتاهی کند، به غم و اندوه دچار میشود. از همینروست که پیشوای نخست شیعیان، دوست نداشت کسی در انتخاب کار مجبور شود و این را به فرماندار خود قرظه بن کعب اعلام کرد.
- سود عادلانه
توأم بودن مسائل اخلاقى با سود عادلانه در معاملات و کسب و کار، از منویات رهبران الهی است. در روایت معروفى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) ابعاد این موضوع اجمالاً تبیین شده است. از نظر آن حضرت، سود معامله باید به شکلى باشد که نه به تولیدکنندگان و فروشندگان زیان برسد و نه براى مصرفکنندگان زیانآور باشد؛ یعنى رعایت عدالت دو طرفه و تعامل برد – برد صورت پذیرد. آن حضرت به مالک اشتر فرموده است: «باید معاملات آمیخته با بزرگوارى باشد، با موازین عادلانه و نرخهایى که نه براى فروشنده، مایه اجحاف است و نه براى خریدار». این درست به عکس چیزى است که در دنیاى امروز معمول است که فروشندگان در بالا بردن قیمتها تا آنجا که در توان دارند، مسابقه میدهند. به همین دلیل است که روز به روز فاصله اقتصادى طبقات آسیبپذیر با اقشار سرمایهدار و متمول بیشتر میشود.
چون که بدکردی، بترس ایمن مباش
زآنکه تخم است و برویاند خداش
- استمرار یاد خدا
متأسفانه امروزه بازارها و محیطهاى اقتصادى مسلمانان متأثر از کشورهای غربی، خالى از عواطف انسانى و حالات معنوى است و اغلب افراد به دنبال ثروتافزایی هستند . از آنجایی که طبیعت بازار و تجارت، غفلتزاست و سود معامله، انسان را مجذوب میکند و چون در بسیاری از مواقع موجب بىتوجهى به مسائل حلال و حرام و مراعات نکردن عدل و انصاف در معاملات مىشود؛ امام علی(علیه السلام) چنین سفارش نمود: «أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ إِذَا دَخَلْتُمُ الْأَسْوَاق؛ هنگامى که وارد بازار مىشوید، فراوان خدا را یاد کنید». خداوند کاسبان خداجو و باتقوا را اینگونه توصیف کرده است: «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّه؛ مردانى که تجارت و داد و ستد، آنان را از یاد خدا غافل نمىکند». قرآن مجید به تجارتپیشگان توصیه کرده است: «فَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَ الْمِیزَانَ وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَ لَا تُفْسِدُواْ فىِ الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَالِکُمْ خَیرْ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِین؛ حق پیمانه و وزن را ادا کنید و از اموال مردم چیزى نکاهید و در روى زمین، بعد از آنکه (در پرتو ایمان و دعوت انبیاء) اصلاح شده است، فساد نکنید. این براى شما بهتر است، اگر با ایمان هستید».
- قانونمندی در کسب و کار
کسب و کار انسان مؤمن، شرافتمندانه و قانونی و آشکار است. او تلاش میکند کسب خود را برای خدمت به جامعه و رشد آن قرار دهد و هرگز به کارهای غیر قانونی و غیر مجاز تن نمیدهد و معیشت خود را از طریق غیر متعارف و حقوقهای ناعادلانه به دست نمیآورد. او به دنبال کاری نمیرود که شرمندگی به همراه داشته باشد؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) فرموده است: «احْذَرْ کُلَّ عَمَلٍ یُعْمَلُ بِهِ فِی السِّرِّ وَ یُسْتَحَى مِنْهُ فِی الْعَلَانِیَه؛ بپرهیز از هر کاری که در نهان انجام گیرد و در آشکار شرمندگی آورد». شیعیان امیرمؤمنان علی(علیه السلام) از انجام دادن کاری که از علنی شدن آن شرم دارند، پرهیز میکنند. قاچاقفروشی، توزیع اجناس خارجی ممنوعه، استفاده غیرمشروع از بیتالمال در کسب و کارها و سوءاستفاده از شغل و سمت دولتی، گرفتن زیر میزی پزشکان و …، از اخلاق مؤمنان نیست.
منبع