اعتقاد به منجی و موعود آخرالزمان، اصلی ضروری برای همه ادیان پویا و هدفدار است؛ به گونهای که در نظر گرفتن ادیان بدون وجود منجی و موعود آخرالزمان، آنها را ابتر و ناقص جلوه میدهد. از لحاظ منطقی چنین به نظر میرسد که هر جریان زنده و متحرکی، در صورتی بقا و دوام خواهد داشت که هدفی برایش متصور باشد؛ جهانی که پس از ظهور منجی در عالم پدید میآید، هدف متعالی است که ادیان به آن توجه داشتهاند. انتظار منجی موعود از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات عصر غیبت و از سوی دیگر، عاملی برای پویایی، تحرک و آمادهباش همیشگی است. تعبیرهای بسیار ارزشمندی از همه انبیا از اول تا خاتم درباره آخرالزمان رسیده و تقریباً بشارت موعود و وعده منجی جزء اجتماعیترین موضوعات بین همه ادیان الهی و ابراهیمی است.
ویژگیهایی درباره موعودهای ادیان
موعودهایی که در ادیان گوناگون مژده آمدن آنها به پیروانشان داده شده است، در دینهای مورد بررسی نامهای متفاوتی دارند. زرتشتیان موعود خود را «سوشیانت» به معنای کسی که سود خواهد رساند، معرفی کردهاند. یهودیان موعود خود را «ماشیح» نامیدهاند؛ یعنی تدهین شده با روغن مقدس. مسیحیان، مسیحا یا «عیسی مسیح» را موعود خود مینامند که معنای آن نیز مسح شده با روغن مقدس است. موعود مسلمانان با لقبهای «مهدی قائم» و «صاحبالزمان» معرفی میشود. مهدی به معنی کسی که هدایت میشود و قائم نیز به معنی قیامکننده آمده است. موعود یهودیان و مسیحیان مسیحا و ماشیح، به یک معناست و ماشیح تلفظ دیگری از مسیحا با مسیح است؛ بهعبارتدیگر، میتوان مسیح یا مسیحا را نام موعود دین یهود و مسیح عنوان کرد که این نامگذاری با کاری که قرار است او در آینده انجام دهد، ارتباطی ندارد؛ اما معنی نامهای موعود زرتشتی و اسلام تا حدودی به کارهای آینده این موعود مربوط است. «سوشیانت» میخواهد در آینده به افراد جامعه سود برساند و بهنوعی آنها را راهنمایی کند و از سختیها برهاند. «مهدی»(عج) نیز برای هدایت مردم برگزیده شده است و میخواهد در راه حق برای نجات مردم و رهایی آنها قیام کند.
تولد
در این زمینه نکته قابل توجه شباهتی است که در تولد خارقالعاده موعودها وجود دارد. موعود زرتشتی با نطفهای از زرتشت که سالیان متمادی در آب نگه داشته شده، بارور شده است و از مادری باکره متولد میشود. موعود مسیحی نیز به تصریح کتابهای مقدس مسیحیان و مسلمانان از مادری باکره متولد میشود و موعود اسلام در حالی متولد میشود که هیچگونه آثار حمل بر مادر او مشاهده نمیشود. بهعبارتدیگر، تولد موعود در این ادیان تا حدود زیادی غیرطبیعی و خارقالعاده است. تنها موعودی که گزارشهای متفاوتی از تولدش رسیده، موعود یهود است. بر اساس متون مذهبی یهود، موضوع ماشیح و گئولا (نجات نهایی) ازجمله اهداف اولیه آفرینش جهان است. البته این اشارهای است به موضوع ماشیح و روح او؛ اما از نظر فیزیکی و جسمانی، «ماشیح، انسانی است خاکی از اولاد بشر که بهصورت عادی متولد شده است.»
حوادث هنگام ظهور
از نکات قابلتوجه هنگام ظهور هر یک از نجاتبخشان ادیان، حوادثی است که در امور طبیعی جهان رخ میدهند. همه ادیان مورد بررسی به تغییرات و ناهنجاریهایی در ماه و خورشید و ستارگان هنگام ظهور اشاره داشتهاند. سقوط یک ستاره به زمین و نیز توقف خورشید به مدت سی روز از نشانههای ظهور سوشیانت نقل شده است.
سیاه شدن آفتاب و ماه و توقف تابش ستارگان از نشانههای ظهور موعود یهودی است. تاریکی آفتاب و ماه و سقوط ستارگان از حوادث هنگام ظهور مسیحاست و رخداد نابهنگام خسوف و کسوف از حوادث زمان ظهور موعود اسلام معرفی شدهاند. علاوه بر این، شنیده شدن صداهای گوناگون از آسمان در بیشتر این ادیان ذکر شده است. پیدا شدن ستونی از آتش هنگام ظهور موعود یهودی و اسلام از شباهتهای آن دو به شمار میآید.
علامتهای دیگری که درباره زمان نزدیک شدن ظهور منجی در ادیان گفته شده است، بسیار به هم شبیهند؛ مانند قحطیهای مکرر، بارانهای بیموقع و سیلآسا، زلزلههای مکرر و نیز بیسامانی کلی در همه ارکان جامعه.
جهان قبل از ظهور
توصیفی که از جهان پیش از ظهور در این ادیان شده، بسیار به هم شبیه است. در همه این ادیان گفته شده که جهان پیش از ظهور، جهانی است تیره و تاریک که انواع انحرافات اخلاقی، ناهنجاریهای اجتماعی، نابسامانیهای دینی، حوادث ناگوار طبیعی و… در آن مشاهده میشود. تصویرهایی که این ادیان درباره جهان قبل از ظهور ارائه میدهند، مانند افزایش ظلم و ستم، فراگیری فتنه و آشوب، جنگهای خانمانسوز و ویرانگر، فساد اخلاقی و… در بسیاری از موارد درست عین هم نقل شدهاند. این جهان مجموعهای است که هیچ نظمی بر آن حاکم و هیچ اصلی در آن پایدار نیست. رنجها و دردهایی که پیش از ظهور موعود ادیان رخ میدهند، در بعضی روایات دینی به دردهای قبل از زایمان تشبیه شدهاند.
جهان پس از ظهور
اما جهانی که پس از ظهور منجی در آخرالزمان ساخته میشود، سرشار از روشنایی، زیبایی، عدالت، امنیت و نعمت است. روایات متعددی که در متون دینی ادیان مورد بررسی به آن اشاره شده، همه عصر پس از ظهور را در امور زیر یکسان توصیف کردهاند: تشکیل حکومت واحد جهانی، رشد عقلانی، تعمیم دانش اقتصاد بسامان، شادابی و صفای زندگی، امنیت، رفع امتیازات، مساوات وفور نعمت، بینیازی همگانی، توقف جنگ و خونریزی، از بین رفتن ظلم و ستم و گسترش عدل و داد، در بند شدن شیطان، احیای سنتهای اولیه دین آسمانی، پایان یافتن درد و رنج و بیماری، آشکار شدن گنج از زمین، صفا و صمیمیت و حاکمیت دین بر زندگی انسانها، فراهم شدن صلح جهانی و…
زمان ظهور
برای ظهور موعودهای ادیان تاریخ مشخصی وجود ندارد و اشارات گوناگون و گاه کلی هستند و گاه به سالهای غیردقیق و نامشخصی اشاره میکنند. ادیان اسلام، مسیح و یهود، هیچ زمانی برای ظهور منجی آخرالزمان تعیین نکرده و فقط پیروان خویش را به انتظار و دعا برای ظهور مصلح فراخواندهاند. افزون بر این، در این ادیان کسانی که روز یا سال خاصی را برای ظهور تعیین میکنند، بهشدت مورد تکذیب واقع شدهاند. البته در اسلام روزهای جمعه عاشورا و نوروز بهعنوان روز منجی معرفی شدهاند؛ ولی در روایات اسلامی سالی بهعنوان سال ظهور ذکر نشده است. در یهودیت نیز روزهای نیسان و تشرین برای روز ظهور ذکر شدهاند. تنها دینی که زمان ظهور را تعیین کرده، دین زرتشت است که ظهور سوشیانت را در هزاره دوازدهم بیان میکند. در بعضی از ادیان مسائلی وجود دارد که ظهور منجی به آن مربوط دانسته شده است؛ برای نمونه، در روایات اسلامی و یهودی آمده است که کردار و دعای مردم ظهور را تسریع خواهد کرد.
مكان ظهور
مکان ظهور در هر یک از این ادیان متفاوت است. موعود زرتشت کنار رودخانه «کیانسه» ظهور میکند. موعودهای یهود و مسیحیت در اورشلیم ظاهر میشوند و محل ظهور موعود اسلام، شهر «مکه» است. بااینکه در نام شهرهایی که برای ظهور موعود در نظر گرفته شده، تفاوتهایی مشاهده میشود، اما شباهتی نیز در این مورد در ادیان وجود دارد. همه ادیان شهری را برای محل ظهور موعود خود نام بردهاند که میان پیروان آنها مقدس است و خاستگاه اصلی آن دین به شمار میآید.
رجعت مردگان و ظهور جاودانان
همه ادیان مورد بررسی از جاودانانی نام میبرند که به نوعی یاریگر موعود ادیان در برقراری نظام جهانی وعده داده شده هستند. پشوتن یا بهرام ورجاوند در دین زرتشت، الیاس در دین یهود، خضر و عیسی مسیح در دین اسلام، از جمله معروفترین جاودانانی هستند که به یاری موعود میشتابند. افزون بر این، مردگانی در این ادیان وجود دارند که زنده شدهاند و حیات خود را پس از ظهور منجی آخرالزمان از سر میگیرند. هرچند در تعداد و نیز زمان زنده شدن این مردگان اختلافاتی در روایات ادیان گوناگون دیده میشود؛ اما همه آنها به موضوع رجعت و زنده شدن تعدادی از مردگان اشاره داشتهاند.
رستاخیز
ادیان زرتشتی، یهودی و مسیحی رستاخیز را به ظهور منجی آخرالزمان پیوند میزنند. از اینرو رستاخیز مردگان از پی ظهور سوشیانت فرامیرسد. کتابهای دینی یهودی اعتقاد دارند، رستاخیز چهل روز پس از ظهور مسیحا رخ خواهد داد و مردگان از خاک برمیخیزند. پس از بازگشت قوم به فلسطین، مردگان زنده خواهند شد. از دیدگاه مسیحیان انتظار میرود در پایان تاریخ انسان، عیسی مردگان را به حیات بازگرداند و نقش داور الهی را در جدا کردن نجاتیافتگان از نفرینشدگان ایفا کند؛ اما اسلام رستاخیز را امری عظیم و جدا از ظهور منجی میداند. به اعتقاد اسلام، رستاخیز زمانی پس از ظهور منجی از جانب خداوند رخ خواهد داد.
ارتباط با موعود ادیان قبل از ظهور
از نحوه ارتباط و تعامل موعود دین زرتشت و یهود با مردم قبل از ظهور اطلاعی در دست نیست. گویا مردم ارتباطی با آنها ندارند. موعود مسیحیت یعنی عیسی، در بلندای آسمانها جای دارد. پس طبیعتاً نمیتواند تعاملی با دوستدارانش داشته باشد. او در آسمانها منتظر زمان ظهور است و قبل از ظهور مردم نمیتوانند هیچگونه تماس و ارتباطی با او داشته باشند؛ اما در اسلام برخلاف دیگر ادیان و مذاهب، منجی موعود تنها بهعنوان شخصیتی مربوط به آینده که آخرالزمان را از هرگونه بیعدالتی و نابرابری پیراسته میکند، مطرح نیست؛ بلکه او شخصیتی است فرازمانی که سه زمان گذشته، حال و آینده را به هم میپیوندد. مهدی اسلام انسان معینی است که در کنار ما با تمام وجودش زندگی میکند و برای ما در همه این دردها و غصهها و آتش تاختوتازهای ستمگران و سوزوگداز دردمندان میسوزد. همان مهدی آمده و آماده است. او در جامعه با مردمان زندگی میکند و با آنان سخن میگوید و حتی ارشادشان میکند؛ اما به ناگزیر تا هنگام مقرر ناشناخته باقی میماند.