آخرُ الزَّمان اصطلاحی دینی به معنای دوره پایانی جهان که در همه ادیان الهی به آن اشاره شده است. در باورهای رایج، آخرالزمان با حوادث عجیب شناخته میشود. مهمترین ویژگی این دوران افول دینداری مردم و پس از آن ظهور یک منجی است. تاریخ دقیق ظهور منجی آخرالزمان نامعلوم است و تنها میتوان آن را به بخش واپسین روزگار که به قیامت متّصل میگردد تعریف نمود.
مفهومشناسی
اصطلاح آخرالزمان در قرآن کریم نیامده است، ولی آیاتی درباره آینده جوامع انسانی در قرآن دیده میشود که بر حکومت توحید و عدل در آینده زندگی انسان و خلافت و وراثت صالحان بر زمین و پیروزی حق بر باطل دلالت میکند.
آخرالزمان در روایات اسلامی در دو معنا به کار رفته است؛ مدتزمان بین آغاز نبوت پیامبر اسلام(ص) تا وقوع قیامت، و دیگری دوران ظهور امام دوازدهم(ع). بنابر برخی روایات، پیامبر اسلام(ص)، پیامبر آخرالزمان دانسته شده است. همچنین در بسیاری از روایات اسلامی اصطلاح آخرالزمان به معنای زمانی دانسته شده که در آن منجی (مهدی موعود(عج)) ظهور میکند. در روایات اسلامی و شیعی، ویژگیهایی برای آخر الزمان بیان شده است؛ از جمله آزمونهای سخت و فتنههای آخرالزمان، ظهور منجی و جدال بین حق و باطل، و همچنین غلبه حق بر باطل و عصر طلایی جهان.
تعیین زمان
در روایات اسلامی، نهتنها به تاریخ دقیق این مقطع زمانی اشارهای نشده، بلکه تعیین تاریخ دقیق آن تکذیب شده است. بنابر روایات، وقت ظهور منجی را کسی جز خدا نمیداند و از مصادیق علم غیب به شمار میآید. امام رضا(ع) از پیامبر(ص) نقل میکند که زمان قیام موعود، مانند قیامت است که کسی جز خداوند آن را نمیداند و به طور ناگهانی اتفاق میافتد.
نشانهها
در روایات اسلامی برای دوران آخرالزمان، نشانههایی آمده است که به نشانههای آخرالزمان معروف است و از این لحاظ ظهور موعود به قیامت تشبیه شده است، زیرا همچنان که قیامت علائمی دارد (اشراط الساعه)، ظهور موعود نیز دارای نشانههایی است که قبل از آن رخ میدهند. در بعضی از کتابها این نشانهها از آن رو که رویدادهای مهم عصر ظهور هستند، به علائم ظهور معروف شدهاند. برخی از این نشانهها عبارتند از:
خروج سفیانی
ظهور سید حسنی، اختلاف بنی عباس در مُلک و ریاست
کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در پایان آن
طلوع خورشید از مغرب
قتل نفس زکیه
خرابی مسجد کوفه، خروج یمانی، حلال شمرده شدن خون و مال مردم
خروج دجّال که در روایات اسلامی آمده است که وی چهل روز در زمین درنگ میکند و بسیاری از افراد سست ایمان به او میگرایند و این به علت کارهای خارق العادهای است که انجام میدهد.
پدید آمدن جنگها و کشتارها و از میان رفتن نشانههای حق
ظهور فسادهای بزرگ در دنیا
ناقص شدن عقول مردم
زیاد شدن هرج و مرج و سست شدن ایمان مردم
قرار گرفتن افراد نالایق در مدیریت جامعه، اطاعت مرد از همسر خویش، بزرگ شمردن مال دنیا، عدم امنیت
ظهور فتنههای مختلف در میان عرب
از بین رفتن حیا در زنان و کودکان
رواج ربا
وقوع قتلهای عظیم در دنیا و ظهور فتنهها
بینیاز شدن مرد از زن و زن از مرد
نوشیدن شراب و پوشیدن لباسهای حریر
تفاوت با نشانههای قیامت
در قرآن کریم و روایات اسلامی، اصطلاحی به نام اشراط الساعه وجود دارد که به معنای مجموعه حوادثی است که تحقق آنها نشانه وقوع قیامت است. از این رو، صاحبان جوامع حدیثی بابی با عنوان «اشراط الساعه» گشودهاند.
اما در برخی از منابع اهل سنت و برخی جوامع حدیثی شیعه، نشانههای ظهور مهدی(عج) با علامتهای نزدیک شدن برپایی قیامت آمیخته شده است. در حالیکه آخرالزمان ناظر به قسمت پایانی همین عالم است ولی اشراط الساعه نشانههای برپایی قیامت است.
بعد از ظهور منجی
پس از ظهور این نشانهها نوبت به ظهور منجی میرسد که از مهمترین رویدادهای آخرالزمان دانسته شده است. از مهمترین رویدادهای پس از ظهور امام مهدی میتوان به این موارد اشاره کرد:
مبارزه با ظلم و فساد و ریشهکن کردن آن
نجات بشریت از تنگنای گناه و ظلم و جور و فساد یکی از آرمانهای اوست که در این زمان تحقق مییابد، چنان که حضرت علی(ع) میفرماید: «در عصر حکومت مهدی(عج) بساط زنا، شراب خواری و ربا برچیده خواهد شد».
برقرار شدن و برپایی اسلام حقیقی و پرستش خداوند و یکتاپرستی در سراسر جهان
عمومیت و گستردگی دین
عمل به فضایل و ارزشهای دینی و اهتمام به احکام و دستورهای دین به صورت دقیق
برقراری عدالت و مساوات؛ به گونهای که اموال در جامعه میان مردم به طور یکسان تقسیم میگردد
برقراری امنیت؛ به گونهای که جان، مال و حیثیت افراد جامعه از تجاوز دیگران در امان میباشد و به واسطه منجی راهها امنیت مییابد
برقرار شدن آسایش و رفاه برای عموم مردم به گونهای که همه خوردنیها در اختیار بشر قرار میگیرد و افراد به سهولت میتوانند از اموال استفاده کنند
توسعه عمران و آبادی در سراسر جهان
ایجاد محبت و دوستی و صمیمیت در میان مردم؛ به گونهای که فردی از اندوخته برادر دینیاش آنچه که نیاز دارد بدون اینکه منعی در کار باشد برمیدارد
متکامل شدن عقول و آمادگی بشر برای بهرهمندی از تعالیم الهی
تکامل و گسترش یافتن علم و دانش در همه ابعاد و برخوردار شدن افراد جامعه از کاملترین مواهب علمی
عمل به کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص)
بازگشت عیسی مسیح(ع)
طبق روایات اسلامی یکی از رویدادهای مهم عصر ظهور، نزول حضرت عیسی از آسمان میباشد. از این روایات برمیآید که وی در انقلاب جهانی آخرالزمان شرکت و حضور دارد و برای اقامه قسط و عدل از آسمان فرود میآید، اما زیر لوای امام مهدی است و مستقل عمل نمیکند. حضرت عیسی(ع) در سرزمین فلسطین فرود میآید و بر مهدی(عج) سلام میکند و پشت سر آن حضرت نماز میگزارد و به او در کشتن دجال کمک میکند.
رجعت
از رویدادهای بسیار مهم در عصر طلایی جهان و پس از ظهور منجی و فعالیتهای وی، رجعت است. منظور از رجعت زنده شدن برخی از افراد است که شامل گروهی از صالحان و گروهی از بدکاران خواهد بود.
در ادیان دیگر
موضوع آخرالزمان در ادیان دیگر نیز به صورتهای مختلف مطرح شده است.
در مسیحیت
معناشناسی آخرالزمان در مسیحیت:
در میان مسیحیان از دورانی سخن گفته میشود که در آن بازگشت حضرت عیسی(ع) روی خواهد داد. رجعت مسیح در کتاب مقدس بیش از سیصد بار ذکر شده است و چندین باب کامل به این موضوع اختصاص دارد
حتی بعضی ادعا کردهاند که درک صحیح رجعت مسیح، کلید کتاب مقدس است. طبق عقیده ایشان، مسیح دوباره در آخرالزمان میآید و برنامه نجات را کامل خواهد کرد آنان بر این باورند که در بازگشت مسیح، جهان روی سعادت را خواهد دید و جهان پس از ظهور آن منجی در صلح و صفای کامل به سر خواهد برد و جنگ و خونریزی از جهان رخت برمیبندد و امتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید. در فرهنگ مسیحی و کتاب مقدس اعتقاد غلبه حق بر باطل در این دوران روشن است[۶۲] و از دیدگاه ایشان منجی کل، مسیح میباشد.
نشانههای آخرالزمان و ظهور منجی:
در کتاب مقدس برای ظهور منجی که همان آمدن مسیح است نشانههایی ذکر شده است که عبارتند از:
مسیح زمانی ظهور میکند که مردم مجرماند و ظلم دنیا را فرا گرفته است.
قومها و ممالک جهان با یکدیگر به ستیز برخواهند خاست و در جاهای مختلف، قحطی و زمین لرزه روی خواهد داد.
بعد از آن مصیبتها، خورشید تیره و تار شده و ماه دیگر نور نخواهد داشت.
بر اساس کتاب مقدس، ظهور دجال (ضد مسیح) نیز از وقایعی است که قبل از ظهور عیسی به وقوع میانجامد.
در آیین یهود
معناشناسی آخرالزمان در یهودیت:
در دین یهود هم بارها به «روزهای آخر» یا «روز خداوند» (یوم یَهَوَه یا یَهُوَه) اشاره شده که دورانی است که در آن عظمت ملی یهود به آخرین حدّ اعتلای خود خواهد رسید و گناهکاران نابود خواهند شد و پادشاهی از نسل یَسَّی (پدر داود) که روح خداوند بر او قرار گرفته و حکیم و خداترس است ظهور خواهد کرد و جهان را از عدل و خیر و برکت پُر خواهد نمود؛ چنان که گرگ با برّه سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید. روز خداوند روزی است که سیر تاریخ جهان به نقطه غایت و کمال خود میرسد.
ماشیح کیست؟
این آینده درخشان در اطراف شخصیت «ماشیح» که از جانب خداوند مأموریت خواهد داشت تا این دوران تازه و پر از شگفتیها را آغاز کند تمرکز خواهد یافت. تلمود صدها بار به «ماشیح» و مأموریت او اشاره کرده است. اعتقاد عموم بر این است که «ماشیح» از نسل پادشاه داوود خواهد بود و در ادبیات دانشمندان یهود ملقب به فرزند داود است. ماشیح به نامهای گوناگونی خوانده شده و آیاتی از کتاب مقدس که طبق تفسیر علمای یهود به ماشیح اشاره میکند این نامهای گوناگون را مشخص ساخته است همچون شیلو، بینون، حنینا و منحم بن حیزقیا.
وقایع پیش از ظهور ماشیح:
زمان ظهور ماشیح جنگهای سختی بین دولتها در جریان است: هر وقت ببینی که دولتها با هم به جنگ میپردازند منتظر قدوم «ماشیح» باش، چون در دوره حضرت ابراهیم(ع) نیز چنین شد و هنگامی که دولتها با هم به جنگ پرداختند برای ابراهیم نجات حاصل گردید.» ظهور «ماشیح» با سختیها و مشقتهای طاقت فرسا همراه خواهد بود و پیش از ظهور او آشفتگی و فساد در جهان به بالاترین درجه خود خواهد رسید و مشکلات و سختیهای زندگی غیرقابل تحمل خواهد شد. این کشمکشها و جنگهای میان دولتها، جنگهای گوگ و ماگوگ (یأجوج و مأجوج) نام دارد.
وقایع پس از ظهور ماشیح:
شفای بیماران
پر ثمر شدن میوههای درختان
آباد شدن ویرانیها
تجدید بنای اورشلیم
برقراری صلح در سراسر طبیعت
محو شدن گریه و زاری و شیون در جهان
نبود مرگ در جهان
مدت پادشاهی ماشیح:
درباره طول مدت این دوران نیز توسط علمای یهود نظریههای گوناگونی اظهار شده است و به صورت چهل سال، هفتاد سال، یکصد سال، ششصد سال، چهارصد سال، یک هزار سال، دو هزار سال و هفت هزار سال پیشبینی شده است.
در زرتشت
معناشناسی آخرالزمان در زرتشت:
در آیین زرتشت نیز به ظهور مصلح و منجی آخرالزمان تأکید شده است. در این آیین، یک قدرت کیهانی یا «روح خیر» به نام «اهورامزدا» و یک قدرت کیهانی متضاد یا «روح بزرگ شر» به نام «اهریمن» خودنمایی میکند. در طول تاریخ، این دو نیرو با هم تا آخرالزمان در ستیز هستند و در آن زمان، خوبی بر شرّ غلبه میکند و دوره صلح و پاکی و اعتلای «اهورامزدا» فرا میرسد و با ظهور سوشیانس (یا سوشیانت)، آخرالزمان آغاز میشود.
سوشیانت کیست:
در یک بند از گاتها یا گاهان نیز که سرودههای زردشت است سخن از مردی است که در آینده میآید و راه نجات را مییابد. همچنین در گاتها چند بار به واژه سوشیانت (سودرسان) برمیخوریم که همان منجی زردشت است واژه فرشوکرتی (کامل سازی جهان) یکی دیگر از اصطلاحاتی است که در گاهان آمده است و اشاره به موضوع آخرالزمان دارد، زمانی که پس از ضعف و سرانجام نابودی اهریمن و نیروهای اهریمنی، جهان به کمال نخستین خویش بازمیگردد (گاتها یسناوهات). بنابراین سوشیانس یا سوشیانت همان کسی است که در پایان جهان ظهور خواهد کرد و سوشیانت پیروزگر نام دارد و استوت ارت (کسی که از فیض زندگانی او، همۀ انسانها فناناپذیر میشوند) هم نامیده خواهد شد. در اوستا کلمه «سوشیانت» حداقل هشت بار و «استوت ارت» حداقل دوبار آمده است.
از جمله اقدامات این مصلح موعود پس از ظهور، نوکردن جهان و از بین بردن پلیدی و ظلمت میباشد. در مورد یاوران این مصلح موعود هم آمده است که آنان نیک اندیش، نیک گفتار، نیک کردار و نیک دیناند و هرگز سخن دروغ بر زبان نمیآورند.
منبع
https://fa.wikishia.net/view/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86