تاریخ اسلام

بررسی زنده به گور کردن دختران در پیش از اسلام

از دردناک ترین و وحشیانه ترین پدیده هاى عصر جاهلیت عرب، پدیده «وأد« است که در قرآن مجید مکرر به آن اشاره شده.
گر چه، بعضى معتقدند: این جنایت در همه قبائل عرب عمومیت نداشته، و تنها در قبیله «کنده «  (یا بعضى از قبائل دیگر) بوده است، ولى مسلماً مسأله نادرى نیز محسوب نمى شده، و گرنه قرآن با این تأکید و به طور مکرر، روى آن صحبت نمى کرد.
به علاوه، این کار، به قدرى وحشتناک است که حتى موارد نادر آن، قابل دقت و بررسى است.
مفسران گفته اند: در جاهلیت عرب، هنگامى که وقت وضع حمل زن فرا مى رسید، همسرش حفره اى در زمین حفر مى کرد و بالاى آن مى نشست، اگر نوزاد دختر بود، آن را در میان حفره پرتاب مى کرد، و اگر پسر بود، آن را نگاه مى داشت، لذا، یکى از شعراى آنها در همین زمینه با لحن افتخار آمیزى مى گوید:
 سَمَّیْتُها إِذا وُلِدَتْ تَمُوتُ *** وَ الْقَبْرُ صِهْرٌ ضامِنٌ ذَمِیْتُ
«نام آن نوزاد دختر را به هنگام تولد تموت (یعنى مى میرد در مقابل یحیى که مفهومش این است: زنده مى ماند) گذاشتم! * و قبر، داماد من است که او را در بر گرفته و خاموش ساخته است»!.
عامل پیدایش این جنایت، امور مختلفى بوده است از جمله:
عدم ارزش زن، به عنوان یک انسان در جامعه جاهلى.
مسأله فقر شدید که بر آن جامعه حاکم بوده، مخصوصاً با توجه به این که دختران همانند پسران قادر بر تولید اقتصادى نبودند، و در غارتگرى ها شرکت نداشتند.
همچنین، این فکر که در جنگ هاى فراوان قبیله اى آن روز، ممکن بود دختران به اسارت در آیند، و به اصطلاح نوامیس آنها به دست بیگانگان بیفتد و از این راه لکه ننگى بر دامنشان بنشیند، در این کار بى اثر نبود.
این عوامل چندگانه، دست به دست هم داد، و پدیده وحشتناک «وأد» و زنده به گور کردن دختران را به وجود آورده بود.
با نهایت تأسف، این مسأله به اشکال دیگرى در جاهلیت قرون اخیر نیز خودنمائى مى کند، در شکل آزادى سقط جنین که به صورت قانونى در بسیارى از کشورهاى به اصطلاح متمدن رواج یافته، اگر عرب جاهلى بعد از تولد، نوزادان را مى کشت، انسان هاى متمدن عصر ما آن را در شکم مادر مى کشند!
قابل توجه این که: قرآن مجید به قدرى این مسأله را زشت و منفور شمرده، و با آن برخورد قاطع کرده است که: حتى رسیدگى به این موضوع را مقدم بر مسأله نشر نامه هاى اعمال در قیامت و دادخواهى در مسائل دیگر مى شمرد، و این نهایت اهتمام اسلام را به خون انسان ها و مخصوصاً انسان هاى بى گناه، همچنین ارزش جنس زن را از دیدگاه اسلام نشان مى دهد.

نکته دیگرى که توجه به آن در اینجا لازم است این که: قرآن نمى گوید از قاتلین سؤال مى کنند، بلکه مى گوید از این کودکان معصوم سؤال مى شود که گناهشان چه بوده است که چنین بیرحمانه کشته شدند؟ گوئى قاتلین ارزش بازپرسى را هم ندارند، به علاوه شهادت و گواهى این مقتولین به تنهائى کافى است.

در این نوشته سعی شده به طور مختصر به سوالات زیر پاسخ داده شود:

  1. به چه دلیل عرب جاهلیت دختران خود را می کشتند؟
  2. این عمل در بین چه کسانی رواج داشته؟

در خصوص دختر کشی زمان جاهلیت عوامل متعدد تاثیر داشتند از جمله :

  1. خوف از اسیرشدن در جنگ
  2. فقر
  3.  تعصب

همانطور که در بالا نیز گفته شد اعراب دوران جاهلیت به جهت ترس از اسیر شدن دختران شان در جنگ ،فقر و تعصب های نابجا دختران را زنده به گور می نمودند . تصور می کردند که دختران در جنگ اسیر می شوند و همین طور تصور می کردند که آنها نمی توانند زندگی دختران خود را تامین کنند، لذا دختران را زنده به گور می کردند. از سوی دیگر اعراب جاهلیت از اینکه چه کسانی با دختران آنان از دواج می نمایند احساس ترس می کردند ، مهم تر از همه اینکه  آنان تعصب داشتند که دختران خود را به ازدواج دیگران در بیاورند ، از این رو دختران شان را می کشتند. در تفسیر نمونه می خوانیم :”در عصر جاهلیت نیز، برای توجیه جنایت بزرگ «فرزند کُشی» می‏گفتند:

 از این می‏ترسیم که در جنگ‏ها دختران ما به دست دشمنان بیفتند، غیرت ناموسی ما ایجاب می‏کند که نوزادان دختر را زیر خاک پنهان کنیم!،

و گاه می‏گفتند:

 اگر فرزندانمان زنده بمانند، قادر بر تأمین زندگی آنها نیستیم!

 “گفته‏اند: سنت دختر کشی از اینجا پیدا شد که نعمان بن منذر، قومی از عرب را غارت و زنانشان را اسیر کرد. در میان اسیران دختر قیس بن عاصم بود. سپس صلح کردند. از این رو است که در سوره تکویر: آیه- ۷ و ۸- میفرماید: (وَ إِذَا الْمَوْؤُدَهُ سُئِلَتْ، بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ) یعنی آن هنگامی که از دختر زنده بگور شده سؤال می شود: شما بعلت چه گناهی بقتل رسیده اید. “

علامه طباطبای درذیل این آیه:

” وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبِیراً”. می نویسد:

و معنای آیه این است که فرزندان خود را از ترس این که مبادا دچار فقر و هلاکت شوید و به خاطر ایشان تن به ذلت گدایی دهید به قتل نرسانید، و دختران خود را از ترس اینکه گرفتار داماد ناجوری شوید و یا به جهت‏های دیگری مایه آبرو ریزی شما شود مکشید. زیرا این شما نیستید که روزی اولادتان را می‏دهید، تا در هنگام فقر و تنگدستی دیگر نتوانید روزی ایشان را برسانید، بلکه مائیم که هم ایشان و هم شما را روزی می‏دهیم، آری کشتن فرزندان خطایی است بزرگ.

مساله نهی از فرزندکشی در قرآن کریم مکرر آمده، و این عمل شنیع در حالی که یکی از مصادیق آدم‏کشی است، و در جواب این سوال “چرا فقط این مصداق ذکر گردیده؟” می‏توان گفت که چون فرزندکشی از زشت‏ترین مصادیق شقاوت و سنگدلی است و جهت دیگرش هم این است که اعراب در سرزمینی زندگی می‏کردند که بسیار دچار قحطی می‏شد، و از همین جهت همین که نشانه‏های قحطی را می‏دیدند اول کاری که می‏کردند به اصطلاح برای حفظ آبرو و عزت و احترام خود!! فرزندان خود را می‏کشتند. 

عادت زنده به گور کردن دختران، در عصر جاهلیت در میان همه قبایل عرب رواج نداشته،  این عادت بیش تر از همه در طایفه کنده، بنی‌اسد و تمیم شیوع داشته است. اگر چه در میان آن قبایل نیز همه دست به چنین کاری نمی زدند. هچنین طایفه‌های مهم و معروف و اصیل، چنین عملی انجام نمی‌دادند.

منبع

https://www.pasokhgoo.ir/node/96460

https://www.makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=28631&catid=6509&pid=61904

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا