نَهجُ البَلاغه برگزیدهای از خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه امام علی(ع) که توسط سید رضی در اواخر قرن چهارم هجری قمری جمع آوری شد. این کتاب به دلیل محتوا و بلاغتش، به «اخ القرآن» (برادر قرآن) نامگذاری شده است. برخی از ادیبان عرب، فصاحت و بلاغت نهجالبلاغه را ستودهاند. این کتاب در سه قسمت خطبهها، نامهها، کلمات قصار دسته بندی شده است. امام در بسیاری از خطبهها، مردم را به انجام دستورات الهی و ترک محرمات دعوت کرده و در بخشی از نامهها که خطاب به فرمانداران است، آنها را به رعایت حق مردم سفارش کرده است.
برخی در نسبت دادن نهجالبلاغه به حضرت علی(ع) تشکیک کردهاند، اما در مقابل بسیاری از علمای شیعه و برخی از علمای اهل سنت همچون ابن ابیالحدید معتزلی نسبت دادن این کتاب به حضرت علی(ع) را صحیح میدانند و معتقدند که سید رضی فقط این سخنان را جمع آوری کرده است. برخی از علمای شیعه برای اثبات صحت سخنان و کلمات نهج البلاغه کتابهای متعددی در مورد اسناد و مدارک نهجالبلاغه نوشتهاند.
نهجالبلاغه به ۱۸ زبان ترجمه شده است. شرحها و مستدرکات متعددی نیز در مورد نهجالبلاغه نوشته شده که برخی تعداد آنها تا حدود ۳۰۰ عنوان بیان کردهاند.
نهجالبلاغه در دوران معاصر مخصوصا بعد از انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفت و در مورد آن کتابها، مقالات و پایاننامههای متعددی تالیف شد. برخی ادعا کردهاند که نهجالبلاغه یکی از کتابهایی است که در عصر حاضر همواره در کنار قرآن در خانههای شیعیان یافت میشود. همچنین در این سالها کنفرانسها و همایشهای متعددی از طرف سازمانها و نهادهای مختلف در مورد نهجالبلاغه برگزار شده است. علاوه بر این، رشتهای با عنوان نهجالبلاغه در مقطع کارشناسی ارشد تدوین شده و مربیان و معلمان زیادی با هدف ترویج مفاهیم نهجالبلاغه، تربیت شدهاند.
معرفی
نهجالبلاغه کتابی شامل خطبهها، نامهها و جملات کوتاه حکیمانه امام علی(ع) است، که به عقیده برخی پس از قرآن کریم و احادیث نبوی، مهمترین منبع شناخت اسلام و ارزشهای دینی است. سید رضی که به عنوان یکی از عالمان بزرگ شیعی معرفی شده در اواخر قرن چهارم هجری این مجموعه را جمع آوری کرده است. او درخواست دوستانش را برای جمع آوری مجموعه سخنان فصیح و بلیغ امیرالمومنین، مهمترین انگیزه خود برای تالیف این کتاب عنوان کرده است. معیار انتخاب سخنان امام علی(ع) در این کتاب فصاحت و بلاغت عنوان شده است. به همین دلیل کتاب نهجالبلاغه، به معنای «راه و طریق آشکار بلاغت» نامیده شده است. شیخ محمد عبده، یکی از علمای اهل سنت مصر معتقد است که «نهجالبلاغه» بهترین توصیف و عنوان برای این کتاب است. برخی عنوان کردهاند منبع سید رضی برای گردآوری سخنان حضرت علی(ع) بسیار غنی و گسترده بوده؛ چرا که او برای جمعآوری این کتاب از دو کتابخانه بزرگ بغداد بهره برده است. یکی از آنها کتابخانه ۸۰ هزار جلدی برادرش سید مرتضی بوده و دیگری نیز کتابخانه ۱۰ هزار جلدی «بیت الحکمه» وزیر بهاءالدوله ابنبویه دیلمی بوده است. برخی نقل کردهاند که سید رضی در شش جلد، نهج البلاغه را جمعآوری کرده بود.
اهمیت و ارزش
محدث نوری در کتاب مستدرک الوسائل نهجالبلاغه را برادر قرآن دانسته است. برخی گزارش کردهاند که نهجالبلاغه یکی از کتابهای مورد توجه شیعیان برای حفظ کردن بعد از قرآن بوده است. بر اساس این گزارشها نهجالبلاغه بعد از قرآن، بیشترین نسخههای خطی، شرح و تفسیر را در فرهنگ اسلامی به خود اختصاص داده است و بسیاری از متون ادبی فارسی و عربی بعد از قرآن از نهجالبلاغه تاثیر پذیرفتهاند.
ترجمه این کتاب به زبانهای مختلف و متعدد نشان دهنده جایگاه ویژه این کتاب نزد مسلمانان است. در زبان فارسی حدود ۳۹ ترجمه برای نهجالبلاغه گزارش شده است. ترجمه و تفسیرهای متعددی از نهجالبلاغه به زبان فارسی وجود دارد که یا ناتمام مانده یا به بخشی از نهجالبلاغه اختصاص یافته است. در کتاب اعیان الشیعه ادعا شده است که نهجالبلاغه یکی از بزرگترین افتخارات عرب و اسلام است، همچنین در این کتاب عنوان شده است که شرحهای نهجالبلاغه بسیار زیاد هستند به نحوی که قابل جمع آوری نیستند. برخی نیز ادعا کردهاند که در مورد نهجالبلاغه بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب نوشته شده است. در کتابنامه نهجالبلاغه نیز نام ۳۷۰ عنوان کتاب پیرامون نهجالبلاغه آورده شده است.
ارزش ادبی
در مورد اهمیت و ارزش ادبی و بلاغت نهجالبلاغه سخنان متعددی از اندیشمندان زبان عربی نقل شده است. برخی یکی از دلایل ماندگاری این کتاب را فصاحت و بلاغت موجود در این کتاب دانستهاند. ابن ابی الحدید عالم اهل سنت قرن هفتم هجری و شارح نهجالبلاغه در ذیل شرح خطبه ۱۰۸ امام علی(ع) عنوان کرده است، یک سطر از نهجالبلاغه با ۱۰۰۰ سطر و حتی بیشتر از سخنان ابن نباته، خطیب معروف قرن چهارم قمری، برابر است. او حتی در جای دیگر با شماتت کسانی که کلام امام علی(ع) را با ابن نباته مقایسه میکنند، کلام و اشعار ابن نباته را در مقابل نهجالبلاغه مانند شعر شاگرد در مقابل استاد و شعر عالی در مقابل اعلی میداند. جورج جرداق نویسنده مسیحی لبنانی نیز نهجالبلاغه را کتابی با بالاترین سطح بلاغت معرفی کرده است و آن را قرآنی میداند که از مقام خود کمی پایین آمده است. او معتقد است تمام زیباییهای زبان عرب در این کتاب یافت میشود. او همچنین کلام نهجالبلاغه را پایینتر از کلام خالق و بالاتر از کلام مخلوق عنوان کرده است. از شهاب الدین آلوسی فقیه و مفسر شافعی نیز این کلام نقل شده است. مکارم شیرازی از آلوسی نقل میکند که او عنوان کرده است که در نهجالبلاغه سخنانی نزدیک به مرحله اعجاز وجود دارد. همچنین شیخ ناصیف الیازجی ادیب و شاعر لبنانی، حفظ قرآن و نهجالبلاغه را به پسرش برای سرآمد شدن در فصاحت و بلاغت زبان عربی سفارش کرده است. محیی الدین عبد الحمید، یکی از دانشمندان زبان عربی با تمجید از نهجالبلاغه، این کتاب را چشمه جوشان بلاغت و فصاحت زبان عربی معرفی کرده است و معتقد است کلامش، فصیحترین کلام بعد از کلام خداوند و رسولش است. برخی از شارحان نهج البلاغه در ذیل حکمت شماره ۲۸۹ نهج البلاغه( که این گونه شروع می شود:«کَانَ لِی فِیمَا مَضَى أَخٌ فِی اللَّهِ…» و بیانگر یازده ویژگی ممتاز برای این برادر دینی خویش است) با استناد به نظر ابن ابی الحدید در شرح این سخن براین باورندکه این گفتار امام ابتکار در فن مهمى در ادب عربى بنام فن انشاء تمثیلات است و شبیه چیزى است که در عصر اخیر به عنوان فن رمان نویسى یا روایات تمثیلیه شایع شده است و اساس آن بر این است که داستانى را ابداع مى کنند که تصویرى از هدفى آموزشى یا انتقادى و جز آن دارد. استاد این فن در رشته هاى ادبیات عرب، امیرمؤمنان على (علیه السلام) بوده است، همان گونه که استاد سایر فنون ادبى مانند نحو و بلاغت نیز وى است.
محتوای نهجالبلاغه
برخی یکی از امتیازات فوقالعاده نهجالبلاغه را جامعیت و تنوع محتوای آن عنوان کردهاند؛ محتوایی که گفتارهای بدیع، شیرین، حساب شده و دقیقی در موضوعات مختلف و حتی گاهی متضاد دارد. شیخ محمد عبده، یکی از بزرگان اهل سنت معتقد است؛ در این کتاب نظرهای مختلف و متفاوتی وجود دارد گاهی انسان خود را در افقهای بلند معانی و زیباترین و بهترین عبارتها میبیند و گاهی در میدان جنگ، گاهی نیز عقلی نورانی در این کلام را مشاهده میکند که تلاش میکند انسان را از ظلمتها به سوی ملکوت اعلی ببرد و در عالم قدس جای دهد. گاهی نیز انسان خود را در میان مدیرانی میبیند که علی(ع)، آنها را به مسائل سیاست ارشاد و به راه و روش کیاست، هدایت میکند.
ابن ابی الحدید معتزلی نیز با کلامی دیگر، گوناگونی و جامعیت محتوی نهجالبلاغه را تایید کرده است. او میگوید در نهجالبلاغه گاهی چهره «بسطام بن قیس»، «عتیبه بن حارث» و «عامر بن طفیل»؛ از شاعران و ادیبان عرب ظاهر میشود و گاه چهره «سقراط حکیم»، «یوحنّا» و «مسیح بن مریم» قابل مشاهده است. عباس محمود العقاد یکی از ادیبان مصری در کتاب «عبقریه الإمام» نهجالبلاغه را چشمه جوشانی از آیات توحید و حکمت الهی میداند. برخی عنوان کردهاند که نهجالبلاغه در واقع دیدگاه جامع امام علی(ع) درباره خدا، انسان، جهان، مبدا و معاد است. در این کتاب مکارم و سجایای اخلاقی و صفات پسندیدهای که لازمه شخصیت انسان کامل است، بیان شده است. همچنین در مورد رسالت پیامبران، امامت، وصایت، حکومت و رهبری، حقوق فرد و اجتماع، وصف مظاهری از زیباییهای طبیعت، روحیات منافقان و کافران و همچنین پارهای از رخدادهای صدر اسلام و معرفی ناکثین، مارقین و قاسطین سخن گفته شده است. آیت الله جوادی آملی اسلام پژوه شیعه بر این باور است که سید رضی مانند سید مرتضی یک رهبر هوشمند است و برای تنظیم نهج البلاغه در محتوای برگزیده براساس مصالح و حکمتهایی دقت کرده و به همین جهت بعضی از بیانات نورانی حضرت امیر در نهج البلاغه اصلاً نیست؛ و اگر این گونه که این نهج البلاغه هست آن روز یعنی هزار و اندی سال قبل، همین سید رضی آنها را نقل میکرد دیگر نهج البلاغه نهج البلاغهای نبود که هشتاد درصد شرح آن را اهل سنت داشته باشند و الآن تقریباً قویترین شرح رایج نهج البلاغه همان است که سنّیها نوشتند. محتوی نهجالبلاغه در سه بخش خطبهها، نامهها و حکمتها تنظیم شده است.
خطبهها
بخش اول نهجالبلاغه منتخبی از خطبههای امیرالمؤمنین است که شامل ۲۴۱ خطبه میشود. برخی این بخش را دائرهالمعارفگونهای از فرهنگ اسلامی میدانند. خطبهها عموماً حاوی موضوعاتی چون خداشناسی، شناخت جهان، پیدایش عالم، طبیعت انسان، امتها و حکومتهای نیکوکار و ستمکار است اما مقصود اصلی امام در بیان این موضوعات تبیین و تشریح علوم طبیعی و جانورشناسی یا فهماندن نکتههای فلسفی یا تاریخی نبوده است، بلکه مراد اصلی او تبیین خداشناسی و مسائل مهم اسلامی در پرتو بیان این موضوعات بوده است. سید رضی از میان تمام خطبهها فقط چهار خطبه شقشقیه (شماره ۳)، غراء (شماره ۸۳)، اشباح (شماره ۹۱) و قاصعه (شماره ۹۲) را نامگذاری کرده است. خطبههای شقشقیه، غراء و متقین، مهمترین خطبههای نهجالبلاغه معرفی شدهاند.
خطبه شقشقیه
خطبه شقشقیه که در بیان مسائل امامت و انتقاداتی به خلفای سه گانه است، یکی از خطبههای بحث برانگیز نهجالبلاغه است. امام در این خطبه عملکردهای خلفا را نقد میکند و اصل خلافت هر یک از آنان را زیر سؤال میبرد. وی همچنین به هجوم مردم برای بیعت با او و نیز سه گروه ناکثین، قاسطین و مارقین اشاره و سرانجام وجه پذیرش حکومت توسط خویش را بیان میکند.
از ابن عباس نقل شده است که به دلیل آمدن نامهای از کوفه امام این خطبه را قطع کرد و با وجود اینکه از ایشان تقاضا کردم این خطبه را ادامه دهد، آن را ادامه نداد و من آنگونه که از قطع این خطبه و سخنان حضرت علی(ع) متاسف شدم در کل عمر خود از قطع هیچ سخنی متاسف نشده بودم. مرتضی مطهری این خطبه را یکی از زیباترین خطبههای نهجالبلاغه میداند.
خطبه غراء
خطبه ۸۳، یکی دیگر از خطبههای معروف نهجالبلاغه معرفی شده است، خطبهای که به دلیل وجود آرایههای بیانی و بدیع همچون جناس، سجع، استعاره و کنایه به خطبه «غَرّاء» نامگذاری شده است. سید رضی بعد از بیان این خطبه عنوان کرده است که در هنگام ایراد آن، مردم گریه میکردند. این خطبه با حمد و ثنای الهی و گواهی دادن حضرت به پیامبری حضرت محمد(ص) آغاز میشود و با سفارش به تقوای الهی با یادآوری نعمتهای او و آزمایش بودن دنیا و یادآوری قیامت، مرگ، در گور نهادن انسان و از هم پاشیدن جسم و خوراک خزندگان شدن ادامه مییابد.
خطبه متقین
خطبه «متقین» یا «همام» به عنوان یکی دیگر از خطبههای تاثیرگذار و عجیب نهجالبلاغه مطرح شده است. این خطبه به درخواست و اصرار یکی از یاران و شیعیان امام به نام «هَمَّام» در توصیف صفات متقین بیان شده است. امام علی(ع) در این خطبه پرهیزکاران را توصیف کرده است و برای آنان حدود ۱۰۵ صفت برشمرده است. نکته جالب درباره خطبه متقین این است که همام بعد از ایراد این خطبه بیهوش شد و در همان بیهوشی از دنیا رفت.
نامهها
این قسمت از نهجالبلاغه ۷۹ بخش دارد که از ۱۲ وصیتنامه، سفارش و بخشنامه و ۲ فرمان، یک دعا، یک پیماننامه و ۶۳ نامه مکتوب تشکیل شده است. در بخش نامههای نهجالبلاغه که مخاطبان آنها عموما کارگزاران حکومتی، فرماندهان نظامی و ماموران مالیاتی بودند، بیشتر به مسائل حکومتداری و نحوه تعامل مسئولین حکومتی با مردم پرداخته شده است. برخی معتقدند این نامهها سیره سیاسی امام علی(ع) را روشن میکنند. با وجود اینکه این نامهها از طرف حاکم به حکمرانان و مسئولین حکومتی نوشته شده در متن هیچ کدام از نامهها دستور حکومتی گزارش نشده است، برخی معتقدند به نظر میرسد نامهها را پدری مهربان و دلسوز برای فرزندان خود نوشته است. نامه به امام حسن(ع)، نامهی فرمان مالک اشتر و نامه به عثمان بن حنیف از معروفترین نامههای نهجالبلاغه هستند.
کلمات قصار
کلمات قصار شامل ۴۸۰ کلمه قصار است. در این بخش گزیده سخنان حکمتآمیز امیرالمؤمنین(ع)، پندها و نیز پاسخ پرسشها و گفتارهای کوتاه وی آمده است. سید رضی در میانه کلمات قصار نهج البلاغه فصلی را با عنوان «فصل فی غرائب کلامه» فصلی در باره سخنان شگفت امیرالمؤمنین (ع) گشوده که به اعتقاد او نیازمند به تفسیر است. این فصل دارای ۹ حدیث است که نخستین آنها درباره ظهور امام زمان(ع) است. حضرت دراین سخن فرموده چون وقت ظهور فرا برسد آقاى بزرگوار و پیشواى دین (از پنهان بودن و نگرانى آشکار گردیده بر مقام سلطنت و خلافت خود) مستقرّ و پابرجا گردد، پس (مؤمنان از اطراف جهان) نزد او گرد آیند چنانکه پارههاى ابر در فصل پاییز گرد آمده به هم مىپیوندند. سیّد رضىّ در تفسیر این سخن گفته که یعسوب یعنى سرور بزرگوار و زمامدار کارهاى مردم در آنروز و قزع پارههاى ابر است که قزع پارههاى ابر است که بی آب و باران است. فیض الاسلام مترجم و شارح مشهور نهج البلاغه در توضیح این کلام حضرت گفته است که منظور از «ضَرب بِذَنَبِه» این است که امام زمان پس از نگرانى پابرجا مىگردد، زیرا «یَعسوب» در لغت به معنى پادشاه زنبور عسل است که بیشتر از روز را با دو بالش پرواز مىکند، و چون دُم بر زمین گذار و حرکت و پرواز را ترک میکند مستقرّ میشود) و قَزَع الخریف پارههاى ابر پاییزی است که (رقیق و نازک است خواه آب دار و خواه بی آب و باران) و اینکه امیرالمؤمنین (ع) اصحاب حضرت مهدی (ع) را به پارههاى ابر پاییز تشبیه نموده براى آن است که پاییز اوّل زمستان است و ابرهاى پراکنده در آن هنگام زود به هم مىپیوندند ؛ همینگونه اصحاب امام زمان(ع) زود گرد او جمع خواهند شد.
ترجمه، شرح و مستدرک
نهجالبلاغه به زبانهای مختلف از جمله فارسی، انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی، ترکی استانبولی، اردو، مالایی، آلبانیایی، بوسنیایی، آشوری، ارمنی، سواحلی، هوسائی، ژاپنی، چینی، روسی، اسپانیائی ترجمه شده است. شمار ترجمههای نهجالبلاغه بیش از ۱۰۰ عنوان است. این کتاب حدود ۱۰ ترجمه مختلف به زبان انگلیسی، ۱۳ ترجمه به زبان اردو و ۱۶ ترجمه به زبانهای دیگر دارد.
جعفر سبحانی معتقد است با وجود اینکه در سالهای اخیر ترجمههای متعددی از نهجالبلاغه منتشر شده است اما بسیاری از آنها به دلیل عدم توجه کافی به علوم عربی، قواعد و لغتشناسی ترجمههای صحیح و قابل قبولی نیستند، میتوان گفت این آثار برداشت مترجم از متن نهجالبلاغه هستند. به نظر او ترجمه ملاصالح قزوینی که به زبان فارسی قدیم نوشته شده است و همچنین ترجمه سید جعفر شهیدی متقنترین و فصیحترین ترجمه از این اثر ارزشمند هستند. علاوه بر این از میان ترجمههای فارسی به ترجمه سید علینقی فیضالاسلام، عبدالمحمد آیتی، محمدتقی جعفری، محمد دشتی و محمدمهدی فولادوند و از میان ترجمههای انگلیسی به ترجمه طاهره صفار زاده میتوان اشاره کرد.
ترجمه نهجالبلاغه به صورت شعر نیز در زبانهای مختلف توسط شاعران انجام شده است، که از جمله آنها میتوان به ترجمه منظوم نهجالبلاغه توسط بعضی از ادبا در بمبئی هند، ترجمه منظوم نهجالبلاغه توسط محمدعلی انصاری قمی، ترجمه منظوم نهجالبلاغه توسط مهدی شفیعی، ترجمه منظوم نهجالبلاغه توسط ناصر باریکانی و همچنین ترجمه منظوم نهجالبلاغه به زبان سندی توسط حافظ میرمحمدحسن علی خان حیدری و ترجمه منظوم نهجالبلاغه به زبان ترکی توسط حسن ملایی علمداری اشاره کرد.
شرحها
شرحنویسی بر نهجالبلاغه چند سال پس از تالیف آن شروع شد و تا عصر حاضر ادامه یافته است. شرحهای بسیاری بر کل یا بخشی از نهجالبلاغه نوشته شده است که بسیاری از آنها امروزه نایاباند و برخی نیز در دسترس نیستند. برخی ادعا کردهاند که در تاریخ اسلامی پس از قرآن کریم تقریبا هیچ کتابی نیست که به اندازه نهجالبلاغه برای آن شرح و تفسیر نوشته شده باشد. تعداد فراوان شرحهای نوشته شده احصا و جمعآوری دقیق آنها را مشکل کرده و فهرستنویسان شرح های مختلفی را بیان کردهاند. در «کتابنامه نهجالبلاغه» بیش از ۳۰۰ اثر پیرامون این کتاب به زبانهای مختلف ذکر شده است که به اذعان نویسنده، این فهرست هنوز جامع نیست. آنچه در ذیل آمده است صرفاً برخی از شرحهای مهم به زبان فارسی و عربی است که امروزه موجود است.
• فارسی
۱٫ ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، محمد تقی جعفری.
۲٫ ترجمه و شرح نهجالبلاغه، سید علی نقی فیضالاسلام.
۳٫ شرح نهجالبلاغه، میرزا محمد باقر نواب لاهیجی.
۴٫ پیام امام امیرالمومنین(ع): شرح تازه و جامعی بر نهجالبلاغه، آیت الله مکارم شیرازی.
• عربی
۱٫ شرح ابن ابی الحدید، شاعر و ادیب معتزلی. به عقیده برخی این شرح باعث تحولی بنیادین در نگارش شرح نهجالبلاغه شد.
۲٫ منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، حبیب الله الهاشمی الخوئی (۱۲۶۸-۱۳۲۴ق.)
۳٫ شرح نهجالبلاغه، لابن ابی الحدید؛ به تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم.
۴٫ منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، قطب الدین الراوندی (متوفای ۵۷۳ق.)؛ المحقق عزیزالله العطاردی.
۵٫ حدائق الحقائق فی شرح نهج البلاغه، قطب الدین الکیدری البیهقی؛ تحقیق عزیزالله العطاردی. نگارش این شرح در سال ۵۷۶ق. پایان یافته است.
مستدرکات
کتابهای مستدرک به کتابهایی گفته میشوند که با هدف تکمیلِ کتابی دیگر و جبران کاستیهای آن تالیف شدهاند. بنابراین منظور از مستدرکات نهجالبلاغه کتابهایی است که با هدف جمع کردن سخنان و مواعظی از امیرالمومنین(ع) که مورد غفلت سید رضی قرار گرفته است، تالیف شدهاند. گفته شده از سید رضی به عنوان اولین مستدرکنویس نهجالبلاغه نام برده شده، او برخی از صفحات کتاب نهجالبلاغه را سفید گذاشته بود تا اگر در آینده سخنان و کلمات جدیدی از امام علی(ع) به دستش رسید، به نهجالبلاغه اضافه کند.
با توجه به اینکه نهجالبلاغه گزیده سخنان امام علی(ع) بود، بعد از سید رضی بسیاری از علما تلاش کردند دیگر سخنان امام را که در نهجالبلاغه نیامده است؛ اما در کتابهای دیگر وجود دارند را جمع آوری کرده و بر نهجالبلاغه بیافزایند. برخی از این آثار عبارتند از:
• التذییل علی نهجالبلاغه: این کتاب تالیف عبداللهبن اسماعیل حلبی است که در قرن پنجم هجری تالیف شده است.
• ملحق نهجالبلاغه: این کتاب اثر احمد بن یحی بن احمد بن ناقه است که در سال ۷۲۹ قمری تالیف شده است.
• مستدرک نهجالبلاغه: این کتاب اثر شیخ هادی کاشف الغطاء است که در سال ۱۳۶۱ تدوین شده است.
• تمام نهجالبلاغه: این کتاب ر را سید صادق موسوی تدوین کرده است و در بیروت و مشهد به چاپ رسیده است.
اسناد و مدارک نهجالبلاغه
ذکر نکردن اسناد سخنان امیرالمومنین(ع) در نهجالبلاغه، یکی از ابهامات مطرح شده در مورد این کتاب است. گفته شده که نهجالبلاغه گزیده سخنان امام علی(ع) است و چون منابع این کتاب در زمان سید رضی رایج و مشهور بوده، وی لزومی بر ذکر نام منابع احساس نکرده است. اما به هر حال علما و پژوهشگران متعددی برای اثبات صحت انتساب نهجالبلاغه به حضرت علی(ع) تلاش کردهاند که اسناد روایات و سخنان موجود در این کتاب را از لابلای دهها کتاب و منبع کهن در قالب مجموعههای متعددی به نام اسناد و مدارک نهجالبلاغه جمعآوری کنند.
کتابهای «مدارک نهجالبلاغه و دفع الشبهات عنه» از شیخ هادی کاشف الغطاء، «مصادر نهجالبلاغه فی مدارک نهجالبلاغه» از هبهالدین شهرستانی، «مصادر نهجالبلاغه» از عبدالله نعمه، «اسناد و مدارک نهجالبلاغه» و «روات و محدثین نهجالبلاغه» از محمد دشتی، «بحثی کوتاه پیرامون مدارک نهجالبلاغه» از رضا استادی، «مصادر نهجالبلاغه و اسانیده» از سید عبدالزهرا حسینی خطیب و «تکمله منهاج البراعه فی شرح نهجالبلاغه» از حسن حسنزاده آملی از جمله کتابهای مستقلی هستند که به ذکر سندهای سخنان امام علی(ع) در نهجالبلاغه پرداختهاند.
نهجالبلاغه در عصر معاصر
برخی گزارش کردهاند که نهجالبلاغه در فرهنگ اسلامی و شیعی در قرون گذشته غریب بوده و حتی این کتاب در میان طلاب حوزه علمیه جایگاه در خور توجهی نداشته است. اما برخی معتقدند در عصر معاصر مخصوصا بعد از انقلاب اسلامی ایران این مساله تا حدودی جبران شده است. برخی عنوان کردهاند که در جمهوری اسلامی نهجالبلاغه با ظهور در رسانه و فرهنگ وارد توده مردم شد و به نوعی در فرهنگ عمومی حضور پیدا کرد، تا حدی که میتوان گفت؛ نهجالبلاغه یکی از کتابهایی است که در کنار قرآن کریم در بسیاری از خانههای شیعیان مخصوصا ایرانیان یافت میشود.
بعد از شکل گیری جمهوری اسلامی در ایران، همایشها و مسابقههای ملی و بینالمللی متعددی در خصوص نهجالبلاغه برگزار شد. موسسات و مراکز متعددی با محوریت نهجالبلاغه شکل گرفت. در برخی از رشتههای علوم انسانی درسی با عنوان نهجالبلاغه برای تدریس اضافه شد و همچنین دانشکدهای با عنوان دانشکده و پژوهشکده نهجالبلاغه تاسیس شد. در حوزه علمیه قم نیز رشته تخصصی نهج البلاغه به منظور پذیرش و آموزش طلاب برای کارشناسی ارشد راه اندازی شد. همچنین در ۲۵ مهر ۱۳۶۰ش برای ارزش دادن به نهجالبلاغه تمبری با عنوان «هزاره نهجالبلاغه» منتشر شد که در این تمبر یکی از کلمات قصار حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه نوشته شده است.
در حال حاضر دو نشریه علمی پژوهشی با محوریت نهجالبلاغه با عنوان «پژوهشهای نهجالبلاغه» و «پژوهشنامه نهجالبلاغه» در حال انتشار هستند. همچنین مقالات متعددی در نشریات کشور در مورد نهجالبلاغه نوشته شده است و پایاننامههای زیادی نیز توسط دانشجویان با محوریت نهجالبلاغه تالیف شده است.
تردید در نهجالبلاغه
دو تردید در مورد کتاب نهجالبلاغه مطرح شده است؛ برخی عنوان کردهاند که این کتاب را برادر سید رضی یعنی سید مرتضی جمع آوری کرده است و برخی نیز در انتساب محتوای این کتاب به حضرت علی(ع) تردید کردهاند. ابن خلکان مورخ مشهور اهل سنت، ابن حجر در لسان المیزان و یافعی در مرآت الجنات از جمله افرادی هستند که نسبت به هر دو مساله اظهار تردید کردهاند. این در حالی است که بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت معتقدند که سید رضی این کتاب را جمعآوری کرده و هیچ کدام از خطبهها و دیگر بخشهای نهجالبلاغه تالیف سید مرتضی نبوده است.
نجاشی دانشمند رجالی و معاصر سید رضی نیز این کتاب را به سید رضی نسبت داده است. برخی نیز عنوان کردهاند؛ سید رضی در ترجمه برخی از کلمات بارها گفته است «قال الرضی»، این مساله نشان دهنده این است که سید رضی این کتاب را جمع آوری کرده است. علاوه بر این گروهی از محققین اجازههای باقیمانده از علمای شیعه و رساندن سلسله سند نهجالبلاغه به سید رضی را دلیلی بر این میدانند که این کتاب را سید رضی جمع آوری کرده است. علامه بحرالعلوم سخنان ابن خلکان و تابعانش را مردود میداند و آن را ناشی از نادانی و انحراف از مذهب امامان عنوان میکند.
ابن ابی الحدید معتزلی شبهه در انتساب محتوی نهجالبلاغه به امام علی(ع) را ناشی از هواپرستی و تعصب کورکورانه عنوان میکند و بر صحت انتساب محتوی نهجالبلاغه به امام علی(ع) تاکید کرده است. ابن تیمیه نیز براساس آنچه شاگردش صلاحالدین صفدی نقل میکند نهج البلاغه را کلام امام علی(ع) میدانسته است.
برخی نیز در پاسخ به تردیدهایی که نهج البلاغه را کلام سید رضی میدانند، چنین استدلال کردهاند که دانشمندان و ادیبان متعددی قبل از سید رضی خطبهها و سخنان امام علی(ع) را جمع آوری کردهاند و همان اسناد و کتابها بخشی از منابع سید رضی برای جمعآوری نهجالبلاغه بوده است. محمد ابوالفضل ابراهیم، محقق مصری شرح نهج البلاغه ابنابیالحدید در مقدمهای که بر این کتاب نگاشته ضمن بیان اینکه فقط برخی از این آثار باقی مانده و اکثر آنها در طول زمان از دست رفتهاند نام ۱۱ نفر از افرادی که پیش از سید رضی اقدام به جمع آوری سخنان امام علی(ع) کرده اند را ذکر میکند که جاحظ، نصر بن مزاحم و ابومخنف از جمله آنها هستند. یعقوبی متوفی سال ۲۹۲ هجری قمری در کتابش سخن از چهارصد خطبه به جای مانده از علی(ع) به میان آورده است، یا اینکه مسعودی متوفی ۳۴۶ هجری قمری در مروج الذهب تعداد خطبههای به جا مانده از علی ابن ابیطالب را ۴۸۰ خطبه دانسته است، ابن شعبه حرانی مولف کتاب تحفالعقول عنوان کرده است که اگر فقط خطبههایی که در مورد توحید از امیرالمومنین(ع) به جا مانده است جمع آوری شود، به اندازه همان کتاب تحفالعقول میشود.
انتقادات
برخی از علما ضمن تمجید و تحسین آنچه سید رضی در مورد نهجالبلاغه انجام داده است، انتقاداتی نیز به این کتاب وارد کردهاند. شیخ محمد تقی شوشتری در مقدمه کتاب «بهجالصباغه فی شرح نهجالبلاغه» معتقد است که چون تلاش و سعی سید رضی انتخاب سخنان فصیح و بلیغ حضرت بوده است در برخی از موارد به اشتباه سخنانی که دشمنان امام علی(ع) به ایشان نسبت دادهاند را نیز در نهجالبلاغه آورده است و همچنین در برخی دیگر از موارد سخنان امیرالمومنین(ع) را تقطیع کرده است. شوشتری همچنین عنوان کرده است که عمده کتابهای مورد استفاده سید رضی کتابهای اهل سنت بوده است؛ لذا او برخی از کلمات که انتساب آنها به حضرت تکذیب شده است را نیز در نهجالبلاغه آورده است. انتساب برخی از سخنان دیگر ائمه به امام علی(ع) نیز از دیگر انتقادات وارده به این کتاب ذکر شده است
کتابت و چاپ نهجالبلاغه
به گزارش برخی، نهجالبلاغه از جمله کتابهایی است که صدها نسخه از آن تا قبل از ظهور پدیده چاپ دستنویس شده است. برخی گزارش کردهاند که تا کنون ۳۰۰ نسخه دستنویس و خطی از نهجالبلاغه شناسایی شده است، که البته ممکن است نسخههای دیگری در کتابخانههای شخصی و عمومی موجود باشند که هنوز شناسایی نشدهاند. طباطبایی خصوصیات ۱۶۰ نسخه قدیمی نهجالبلاغه، که متعلق به قرن پنجم تا دهم هجری بودند، را ذکر است.
برخی از صاحبنظران نسخه خطی و قدیمی متعلق به سال ۴۶۹ قمری که توسط حسین بن حسن مودب کتابت شده و در کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی وجود دارد، نسخه سال ۴۸۵ قمری به خط فضلالله بن طاهر حسینی، نسخه قرن ۵ قمری متعلق به کتابخانه حسین علی محفوظ و چندین نسخه دیگری که در قرن ۵ کتابت شده است را از مهمترین و قدیمیترین نسخههای نهجالبلاغه برشمردهاند.
چاپ
نهجالبلاغه در کشورهای ایران، مصر، لبنان، سوریه، قطر، همراه با شرحها و ترجمههای مختلف صدها بار چاپ شده است. قدیمیترین چاپ کتاب نهجالبلاغه مربوط به سال ۱۲۴۷ قمری در تبریز است. برخی از صاحبنظران مهمترین چاپهای نهجالبلاغه را چاپ مصر در سال ۱۳۱۷ قمری با تحقیق و تعلیق محمد حسن نائلی مرصفی در دو جلد، چاپ بیروت با شرح محمد عبده در سال ۱۳۰۲ قمری، چاپ صبحی صالح در سال ۱۳۸۷ قمری در بیروت، چاپ سید علی نقی فیض الاسلام اصفهانی در سال ۱۴۰۵ قمری به همراه ترجمه فارسی و چاپ بنیاد نهجالبلاغه با تصحیح عزیزالله عطاردی از روی چند نسخه خطی و کهن در سال ۱۴۱۳قمری در تهران گزارش کردهاند.
منبع
https://fa.wikishia.net/view/%D9%86%D9%87%D8%AC_%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87