زندگینامه امام محمد باقر علیه السلام

Picture of مدیر سایت
مدیر سایت

این یک متن آزمایشی است.

1

زندگی امام محمد باقر علیه السلام

محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب(ع) مشهور به امام محمدِ باقر(ع) (۵۷-۱۱۴ق) پنجمین امام شیعیان بعد از پدرش امام سجاد(ع) است. مشهورترین لقب او «باقر» به معنای شکافنده است که برپایه حدیث لوح، این لقب را پیامبر اسلام(ص) پیش از ولادتش به او داد. امام باقر(ع) حدود ۱۹ سال امامت شیعیان (از سال ۹۵ق تا ۱۱۴ق) را برعهده داشت که با پنج تن از خلفای بنی‌امیه همزمان بود: ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک. امام در ۵۷ سالگی در ۷ ذی‌الحجه سال ۱۱۴ق به شهادت رسید. برخی هشام بن عبدالملک و بعضی ابراهیم بن ولید را عامل شهادت او دانسته‌اند. طبق منابع تاریخی، امام باقر(ع) هنگام واقعه کربلا خردسال بود و در این واقعه حضور داشت.

باقرالعلوم(ع) در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد بنی‌هاشم بود و احادیث فراوانی در زمینه‌های مختلفی همچون فقه، توحید، سنت نبوی، قرآن و اخلاق از او نقل شده است تا جایی که محمد بن مسلم ۳۰ هزار حدیث و جابر بن یزید جعفی ۷۰ هزار حدیث از امام باقر(ع) نقل کرده‌اند. او جنبشی علمی پدید آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. شمار اصحاب و شاگردان او را ۴۶۲ تن دانسته‌اند. در دوره امامت او، تدوین دیدگاه‎های شیعه در رشته‌های گوناگون مانند اخلاق، فقه، کلام و تفسیر آغاز شد.

کتاب‌های متعددی درباره امام باقر(ع) منتشر شده که مسند الامام الباقر(ع) اثر عزیزالله عطاردی از جمله آنهاست.

زندگی‌نامه

امام باقر(ع) فرزند امام سجاد(ع) و فاطمه دختر امام حسن(ع) است. چون نسب او هم به امام حسن(ع) و هم به امام حسین(ع) می‌رسد، به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین داده‌اند.

بر پایه حدیث لوح که جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده، پیامبر اکرم پیش از به دنیا آمدن امام باقر(ع)، نام او را محمد و لقبش را باقر(شکافنده) گذاشته بود. او ملقب به «باقرالعلم»، «شاکر»، «هادی» و «امین» بود؛ اما مشهورترین لقبش «باقر» (شکافنده) است. یعقوبی می‌نویسد: «بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت.» به گفته شیخ مفید، امام باقر(ع) در علم، زهد و بزرگواری از همه برادرانش برتر و قدر و منزلتش بیشتر بود و همه او را به عظمت می‌ستودند.

کنیه اش «ابوجعفر» است در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول یاد می‌شود، تا با ابوجعفر ثانی (امام جواد(ع)) اشتباه نشود.

ولادت و شهادت

امام باقر(ع) در کربلا

    امام باقر(ع):

    من چهارساله بودم که جدم حسین بن علی کشته شد. من شهادت وی و آنچه در آن وقت بر ما گذشت را به یاد دارم.

یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۸۹.

امام باقر(ع) در ۱ رجب سال ۵۷ قمری در مدینه به دنیا آمد. برخی ولادتش را ۳ صفر همان سال نقل کرده‌اند. او در واقعه کربلا در حالی که خردسال بود، حضور داشت. ابن شهرآشوب در مناقب از دو کتاب «البِدَع» و «شرح الاخبار» نقل کرده که آن که در کربلا کشته شده علی اصغر است که حدوداً دوازده ساله بوده و نسل امام حسین(ع) از علی اکبر (که همان امام سجاد است) تداوم یافته است. وی این قول را قابل اعتماد دانسته و سن علی بن الحسین(امام سجاد) پسر بزرگ امام حسین را در کربلا ۳۰ و سن امام محمد باقر(ع) را ۱۵ دانسته است.

شهادت امام باقر(ع) را در ۵۷ سالگی و در ۷ ذی‌الحجه سال ۱۱۴ هجری قمری دانسته‌اند؛ البته برخی به جای ذی‌الحجه از ربیع الاول یا ربیع الثانی نام برده‌اند. همچنین نقل‌های دیگری مبنی بر شهادتش در سال‌های ۱۱۵ق، ۱۱۶ق و ۱۱۸ق وجود دارد.

شهادت امام باقر(ع) در دوران خلافت هشام بن عبد الملک رخ داده است، چرا که هشام از سال ۱۰۵ تا سال ۱۲۵ قمری خلیفه بود و آخرین سالی که مورخان در شهادت امام باقر(ع) نقل کرده‌اند ۱۱۸ق است. در اینکه چه فرد یا افرادی در قتل وی دست داشته‌اند، نقل‌های مختلفی وجود دارد. بعضی از منابع، شخص هشام بن عبدالملک را عامل شهادت او دانسته‌اند. و برخی ابراهیم بن ولید را عامل مسمومیت وی معرفی کرده‌اند.

امام باقر(ع) وصیت کرده بود در لباسی که در آن نماز می‌خوانده دفن شود. وی در قبرستان بقیع، کنار مرقد پدرش امام سجاد(ع) و عموی پدرش امام حسن(ع) دفن شد. امام وصیت کرد ده سال در منا در ایام حج برای وی مراسم عزاداری بر پا کنند.

همسران و فرزندان

بر اساس منابع تاریخی امام باقر (ع) سه همسر و هفت فرزند داشت:

۱ – ام فَرْوه دختر قاسم بن محمد بن ابی‌بکر

فرزندان:            امام صادق(ع) و عبدالله

۲ – ام حکیم دختر اسید ثقفی

فرزندان: ابراهیم و عبیدالله

۳ – ام ولد کنیز

فرزندان: علی، زینب

ام ولد کنیز

فرزند: ام سلمه

دوره امامت

امام باقر(ع) در سال ۹۵ قمری پس از شهادت پدرش به امامت رسید و تا زمان شهادت (سال ۱۱۴ق) به مدت ۱۸ سال امامت را بر عهده داشت. احادیث برجا مانده از پیامبر(ص) که در آنها به امامت وی پس از امام زین العابدین اشاره شده، از دلایل امامت او به شمار می‌آید. امام سجاد(ع) نیز به وی زیاد اهمیت می‌داد و در پاسخ سؤالی در این باره فرمود: «این بدان سبب است که امامت در فرزندان او باقی خواهد ماند تا روزی که قائم ما قیام کند و دنیا را پر از عدل و قسط نماید. پس او هم امام است و هم پدر امامان».

خلفای معاصر

دوران امامت وی همزمان با پنج تن از خلفای بنی امیه بود:

    ولید بن عبدالملک (۸۶-۹۶ق)

    سلیمان بن عبدالملک (۹۶-۹۹ق)

    عمر بن عبدالعزیز (۹۹-۱۰۱ق)

    یزید بن عبدالملک (۱۰۱-۱۰۵ق)

    هشام بن عبدالملک (۱۰۵-۱۲۵ق)

در اعیان الشیعه‌ آمده است که عبدالملک بن مروان به پیشنهاد امام باقر(ع)، اقدام به ضرب سکه اسلامی کرد. پیش از آن معاملات با سکه‌های رومی انجام می‌شد. از آنجا که این ماجرا در زمان امام سجاد(ع) رخ داده، برخی پیشنهاد ضرب سکه را به امام سجاد(ع) نسبت داده و برخی گفته‌اند امام باقر(ع) به دستور امام سجاد(ع) این پیشنهاد را مطرح کرده است. مازندرانی احتمال داده که ضرب سکه هم به فرمان امام سجاد(ع) و هم به فرمان امام باقر(ع) صورت گرفته باشد چنان‌چه بر اساس گزارش‌ها(تفاوت گزارش شهیداول در کتاب ذکری و گزارش بیهقی) می‌توان این کار را به هر دو امام نسبت داد.

نهضت علمی

امام باقر(ع) جنبش علمی به وجود آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد بنی هاشم بود و روایات و احادیث وی در زمینه علم دین، آثار و سنت نبوی، علوم قرآن، سیره و فنون اخلاق و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به جا نمانده بود. در این عصر بود که شیعه تدوین فرهنگ خود -شامل فقه و تفسیر و اخلاق- را آغاز کرد. پیش از امام باقر(ع)، نظرات فقهی شیعه، محدود بود. سستی پایه‌های حکومت امویان، برای امام باقر(ع) و نیز امام صادق(ع) زمینه‌ای را فراهم آورد که برای سایر ائمه(ع) فراهم نشد. این زمینه،و نیز درایت و برنامه ریزی و ذکاوت آنان سبب شد تا امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند. از این رو راویانی چون محمد بن مسلم ۳۰ هزار حدیث و جابر جعفی ۷۰ هزار حدیث از امام باقر نقل کرده‌اند. شهرت علمی امام باقر نه تنها در حجاز، بلکه در عراق و خراسان نیز فراگیر شده بود، چنان‌که راوی می‌گوید: مردمی از خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او می‌پرسند.

سال‌های ۹۴ تا ۱۱۴ق زمان پیدایش مسلک‌های فقهی و اوج‌گیری نقل حدیث درباره تفسیر بود. در این دوران گروه‌هایی مانند خوارج، مرجئه، کیسانیه و غالیان در ترویج عقاید خود تلاش می‌کردند. امام باقر(ع) استدلال‌های اصحاب قیاس را رد می‌کرد و میان عقاید اهل بیت با سایر فرق اسلامی مرزبندی کرد. او درباره خوارج فرمود: خوارج از روی جهالت عرصه را بر خود تنگ گرفته‌اند، دین ملایم‌تر و قابل انعطاف‌تر از آن است که آنان می‌شناسند.

    تفسیر

امام باقر(ع) بخشی از وقت خود را به بیان مباحث تفسیری اختصاص داده بود که برگزاری جلسات تفسیر و پاسخ به سوالات و شبهات دانشمندان و مردم از جمله آنهاست. گفته شده امام باقر(ع) کتابی در تفسیر قرآن نوشته است که محمد بن اسحاق ندیم در کتاب الفهرست، از آن نام برده است.

امام باقر(ع)، شناخت قرآن را منحصر در اهل بیت می‌دانست. چرا که آنان‌اند که می‌توانند محکمات قرآن را از متشابهات و ناسخ و منسوخ را تشخیص دهند و چنین علمی در نزد هیچ کس غیر از اهل بیت وجود ندارد.

حدیث

امام باقر(ع) به احادیث رسول اکرم(ص) اهمیت می‌داد، تا جایی که جابر بن یزید جعفی از شاگردان امام باقر، ۷۰ هزار حدیث از پیغمبر اکرم نقل کرده است. حضرت تنها به نقل حدیث و انتشار آن اکتفا نکرده، بلکه اصحاب خود را به همت گماشتن در فهم حدیث و آشنایی پیدا کردن با معانی آن فرا می‌خواند. ایشان فرمود:

        مراتب شیعیان ما را با میزان روایت‌کردنِ آنان از احادیثِ اهل بیت و معرفتشان به آن احادیث بشناسید، و معرفت، همان شناخت روایت و درایه الحدیث است، و با درایت و فهم روایت است که مؤمن به بالاترین درجات ایمان می‌رسد.

کلام

در زمان امام باقر(ع) با توجه به فرصت ایجاد شده و کمتر شدن فشار و کنترل از سوی حاکمیت، زمینه برای ظهور و بروز عقاید و افکار مختلف بوجود آمد که خود این باعث ایجاد و رواج افکار انحرافی در جامعه شد، در این شرایط امام ضمن بیان عقاید اصیل و صحیح شیعی و رد عقاید باطل، شبهات مربوطه را پاسخ می‌داد. او بحث‌های کلامی خود را ناظر به این امور مطرح می‌کرد. از جمله این مباحث عاجز بودن عقل انسان از درک حقیقت خداوند،[۵۰] ازلی بودن واجب الوجود[۵۱] و وجوب اطاعت از امام(ع) بود.

میراث‌های دیگری نیز از امام به یادگار مانده است که میراث فقهی و میراث تاریخی از آن جمله است.

مناظرات

از فعالیت‌های علمی امام باقر(ع)، مناظره با افراد مختلف است. برخی از مناظرات وی از این قرار است:

    مناظره امام با اسقف مسیحیان

    مناظره با حسن بصری

    مناظره با هشام بن عبدالملک

    مناظره با محمد بن منکدر

    مناظره با نافع بن ازرق

    مناظره با عبدالله بن معمر لیثی

    مناظره با قتاده بن دعامه

سلامِ پیامبر(ص) به امام باقر

    از امام باقر(ع) نقل شده است:

    روزی جابر بن عبدالله انصاری رحمه الله را دیدم و به او سلام دادم. او سلامم را پاسخ گفت و سپس به من گفت:

        تو کیستی؟ (در این هنگام، جابر بینایی خود را از دست داده بود)

            گفتم: محمد بن علی بن حسین.

        گفت: پسرم به من نزدیک شو.

            وقتی نزدیک شدم، دستم را بوسید و سپس خم شد که پایم را ببوسد ولی من مانع این کارش شدم.

        سپس جابر گفت: همانا رسول خدا(ص) به تو سلام می‌رساند.

            پس گفتم: و سلام و رحمت و برکات خدا بر رسول خدا باد. ولی چگونه‌ ای جابر؟

        گفت: روزی با او [یعنی با پیامبر] بودم که به من گفت:‌ ای جابر! امید است که تو باقی بمانی تا اینکه مردی از فرزندان مرا ببینی که به او محمد بن علی بن حسین گفته می‌شود و خدا به او نور و حکمت می‌بخشد. پس، از سوی من به او سلام برسان.

مفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ص۳۸۲.

مبارزه با اسرائیلیات

یکی از گروه‌هایی که در دوره امام باقر(ع) در جامعه اسلامی حضور داشتند و تأثیر عمیقی در فرهنگ آن روزگار بر جا گذاشتند، یهودیان بودند. شماری از عالمان یهود که به ظاهر مسلمان شده و گروهی دیگر که هنوز به دین خود باقی مانده بودند در جامعه اسلامی پراکنده شده بودند و مرجعیت علمی گروهی را به عهده داشتند. مبارزه با یهود و القائات سوء آنها در فرهنگ اسلامی و انکار مطالبی که باعث خدشه‌دار شدن چهره واقعی پیامبران خدا می‌شد و تکذیب احادیث دروغین و ساخته و پرداخته یهودیان، از فعالیت‌های فرهنگی پنجمین امام بود. امام باقر(ع) با رواج اسرائیلیات مبارزه می‌کرد، از جمله زراره بن اعین نقل کرده که امام باقر(ع) در حالی‌که مقابل کعبه نشسته بود فرمود: نگاه کردن به خانه خدا عبادت است. در همان لحظه عاصم بن عمر ، نزد امام باقر آمد و گفت: کعب الاحبار می‌گوید: “انّ الکعبه تَسْجُدُ لبیت المقدس فی کلِّ غداه” یعنی کعبه هر صبحگاهان برابر بیت‌المقدس، سجده می‌کند. امام باقر(ع) فرمود: نظر تو در مورد سخن کعب الاحبار چیست؟ آن مرد گفت: سخن کعب صحیح است. امام باقر(ع) فرمود: تو و کعب الاحبار هر دو دروغ می‌گویید. آن‌گاه در حالی که به شدّت ناراحت بود فرمود: خداوند بقعه‌ای محبوب‌تر از کعبه روی زمین نیافریده است.

اصحاب و شاگردان

گفته شده، شیخ طوسی شمار اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) را که از او نقل حدیث کرده‌اند ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته است. باقر شریف قرشی در کتاب حیاه الامام محمد الباقر اسامی ۴۷۷ تن و عزیزالله عطاردی در مسند الامام الباقر ۶۵۴ تن را به عنوان اصحاب و راویان امام نام برده‌اند.

شش تن از اصحاب امام باقر(ع) را جزو اصحاب اجماع دانسته‌اند: زُرارَه بن اَعین، مَعروفِ بنِ خَرَّبوذ، بُرَید بن معاویه، فُضَیل بن یسار، محمد بن مُسلِم و ابوبصیر اَسَدی. از دیدگاه علمای شیعه، این شش تن از فقیه‌ترین فقیهان صدر اسلام از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بوده‌اند.

در میان اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت و امامیه و دسته‌ای به دلیل گرایش‌های شیعی، فقط مورد اعتماد امامیه هستند.

جایگاه امام نزد اهل سنت

بزرگان اهل سنت، شخصیت علمی و معنوی امام باقر(ع) را ستوده و مورد احترام دانسته‌اند. عبدالله بن عطاء مکی، از محدثان اهل سنت و از یاران امام باقر(ع)، گفته است: «من علما را در نزد هیچ کس به لحاظ علمی پایین‌تر و کوچک‌تر ندیدم؛ چنانکه در نزد محمد بن علی دیدم. حَکَم بن عُتَیبه (از فقهای بزرگ کوفه) را نزد او، بسان شاگردی در مقابل استادش دیدم».

شمس الدین ذهبی، محدث و مورخ اهل سنت در قرن هفتم و هشتم قمری، امام باقر(ع) را ستوده و او را از کسانی دانسته که بین علم و عمل، سیادت و شرافت، وثاقت و متانت جمع کرده بود. وی، امام باقر را امام و فقیه و شایسته خلافت می‌دانست.

ابن حجر هیتمی، از فقهای شافعی مذهب قرن دهم قمری، نیز می‌نویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازه‌ای گنج‌های پنهان علوم، حقایق احکام و حکمت‌ها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بی‌بصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را «باقر العلم» [شکافنده علم] و جامع آن و برپاکننده پرچم دانش خوانده‌اند. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفان بدان حد رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.

شهادت

امام محمد باقر علیه السلام:

اِن اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یرْفَعُ الْعَذابَ عَنْ اَهْلِ الأرْضِ اِذا کانَ فِیها نَبی أوْ إمامٌ.

خداوند عزوجل، با وجود پیامبر یا امام در روی زمین، عذاب را از خاک نشینان برمی دارد. 

  یکی از سؤالاتی که درباره امام محمدباقر علیه‌السلام مطرح است این است که ایشان چگونه و به دست چه کسی شهید شد ؟

احادیثی وارد شده که ائمه اطهار علیهم‌السلام با شهادت از دنیا می‌روند نه با مرگ طبیعی.

امام علی علیه‌السلام فرمود: از مرگ گریزی نیست، کسی که کشته نشود می‌میرد. همانا برترین مرگ، کشته شدن (در راه خدا) است، سوگند به آن که جان علی در دست اوست، هزار ضربت شمشیر آسانتر است از یک بار مردن در بستر.

امام رضا علیه‌السلام فرمود: به خدا سوگند از ما (ائمه) نیست مگر اینکه مقتول و شهید می‌شود.

متاسفانه جزئیات تاریخ شیعه، با توجه به عواملی – مانند دشمنی‌ها، سخت‌گیری‌ها، عدم اهتمام برخی، نبود امکانات لازم و … – آنطور که باید به دست ما نرسیده است. از این رو، درباره شهادت امام محمدباقر علیه‌السلام اطلاعات زیادی در دست نیست. لذا گفته شده:

شهادت امام محمد باقر ـ علیه‌السلام ـ در ایام خلافت هشام بن عبدالملک بود و گفته شده ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان، امام باقر ـ علیه‌السلام ـ را به زهر، شهید کرده و احتمالاً به امر هشام بوده است.

ابن شهر آشوب نقل کرده، شهادت امام باقر ـ علیه‌السلام ـ به دست ابراهیم بن الولید بود که به واسطه زهر، امام را مسموم کرده است. همین قول را علامه مجلسی نیز نقل فرموده است.

بعضی فقط شهادت امام باقر ـ علیه‌السلام ـ را به دست بنی امیه نقل کرده‌اند که امام را مسموم نموده‌اند همانطور که پدر بزرگوارشان امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ را مسموم نموده‌اند. بحرانی نیز ضمن نقل شهادت امام توسط بنی امیه، نسبت شهادت را به فرد دیگری از مأموران، نسبت می‌دهد.

وصیت‌های امام محمدباقر علیه‌السلام

امام باقر علیه‌السّلام به پسرش امام صادق علیه‌السّلام وصیّت کرد و فرمود: «مرا در لباسى که روز جمعه با آن نماز مى‌‏خواندم، کفن کن، و عمّامه‏‌ام را بر سرم بپیچ و قبرم را چهار گوش کن و به اندازه چهار انگشت از زمین، بلند گردان، هنگام دفن، بندهاى کفنم را باز کن».

روایت شده: امام صادق علیه‌السّلام فرمود: «پدرم در وصیّت خود نوشت: او را در سه جامه کفن نمایم، یکى از آنها روپوشى بود که آن حضرت در روز جمعه با آن نماز مى‌‏خواند، و دیگرى جامه‏‌اى بود و سوّمى پیراهن بود».

من به پدرم عرض کردم: این مطلب را چرا مى‏‌نویسى؟ (نیاز به نوشتن نیست)، فرمود: از آن مى‌‏ترسم که مردم در مورد تکفین من با تو ستیز کنند، اگر آنها گفتند پدرت را با چهار یا پنج کفن، تکفین کن، سخن آنها را گوش نکن، عمّامه‌‏ام را بر سرم بپیچ، و عمّامه جزء کفن به شمار نمى‏‌آید، بلکه کفن آن است که بدن به آن پیچیده شود.

نیز روایت شده که امام صادق علیه‌السّلام فرمود: پدرم به من فرمود: «اى جعفر! فلان مبلغ از اموال مرا وقف گریه کنندگان کن، تا ده سال در سرزمین منى، هنگام اعمال منى (در حجّ) براى من گریه کنند».

همچنین نقل شده: امام باقر علیه‌السّلام هشت درهم براى مراسم عزادارى خود، وصیّت کرد، و آن حضرت، این کار را از «سنّت» مى‏‌دانست، زیرا پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله (در ماتم شهادت جعفر طیّار) فرمود: «براى آل جعفر، غذا تهیه کنید، زیرا آنها به عزادارى اشتغال دارند».

منبع

https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85
https://arakmu.ac.ir/vcfd/fa/news/624/%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D9%86

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *