ویژگی رفتاری پیامبر (ص(
وجود رسول اکرم (ص) سرشار از فضیلتهای انسانی و صفتهای پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب حضرت حکایت میکرد.
پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (ص)، اقیانوس بیکران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان میدهد که رفتارش پر از زیباییهاست.
پیامبری که رحمه للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانهاش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل توصیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نیست، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضعترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند.
در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبیها و فضایل و زیباییهای آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگیهای اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمیگنجد. خصوصیات رفتاری پیامبر اکرم (ص) که پنجاه نمونه آن در این متن ذکر شده، بازگوکننده بخشی از سلوک فردی و اجتماعی و سبک زندگی آن حضرت است.
بیشک تأسی به سیره و سنت آن حضرت براساس آیه کریمه «و لکم فی رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در این مطلب به آن اشاره شده است، راهگشای مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱- هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه میرفت
۲- در راه رفتن قدمها را بر زمین نمیکشید.
۳- نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.
۴- هرکه را میدید مبادرت به سلام میکرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵- وقتی با کسی دست میداد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمیکشید.
۶- با مردم چنان معاشرت میکرد که هرکس گمان میکرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
۷- هرگاه به کسی مینگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمیکرد.
۸- هرگز به روی مردم چشم نمیدوخت و خیره نگاه نمیکرد.
۹- چون اشاره میکرد با دست اشاره میکرد نه با چشم و ابرو.
۱۰- سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمیشد لب به سخن نمیگشود.
۱۱- هرگاه با کسی، هم صحبت میشد به سخنان او خوب گوش فرا میداد.
۱۲- چون با کسی سخن میگفت کاملا برمی گشت و رو به او مینشست.
۱۳- با هرکه مینشست تا او اراده برخاستن نمیکرد آن حضرت برنمی خاست.
۱۴- در مجلسی نمینشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا.
۱۵- هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب مینشست نه در صدر آن.
۱۶- در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمیداد و از آن نهی میکرد.
۱۷- هرگز در حضور مردم تکیه نمیزد.
۱۸- اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹- اگر در محضر او چیزی رخ میداد که ناپسند وی بود نادیده میگرفت.
۲۰- اگر از کسی خطایی صادر میگشت آن را نقل نمیکرد.
۲۱- کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمیکرد.
۲۲- هرگز با کسی جدل و منازعه نمیکرد.
۲۳- هرگز سخن کسی را قطع نمیکرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.
۲۴- پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار میکرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۵- چون سخن ناصواب از کسی میشنید. نمیفرمودـ «چرا فلانی چنین گفت» بلکه میفرمود «بعضی مردم را چه میشود که چنین میگویند؟»
۲۶- با فقرا زیاد نشست و برخاست میکرد و با آنان هم غذا میشد.
۲۷- دعوت بندگان و غلامان را میپذیرفت.
۲۸- هدیه را قبول میکرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود.
۲۹- بیش از همه صله رحم به جا میآورد.
۳۰- به خویشاوندان خود احسان میکرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.
۳۱- کار نیک را تحسین و تشویق میفرمود و کار بد را تقبیح مینمود و از آن نهی میکرد.
۳۲- آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان میفرمود و مکرر میگفت هرآنچه حاضران از من میشنوند به غایبان برسانند.
۳۳- هرکه عذر میآورد عذر او را قبول میکرد.
۳۴- هرگز کسی را حقیر نمیشمرد.
۳۵- هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقبهای بد نخواند.
۳۶- هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.
۳۷- هرگز عیب مردم را جستجو نمیکرد.
۳۸- از شر مردم برحذر بود، ولی از آنان کناره نمیگرفت و با همه خوشخو بود.
۳۹- هرگز مذمت مردم را نمیکرد و بسیار مدح آنان نمیگفت.
۴۰- بر جسارت دیگران صبر میفرمود و بدی را به نیکی جزا میداد.
۴۱- از بیماران عیادت میکرد اگرچه دور افتادهترین نقطه مدینه بود.
۴۲- سراغ اصحاب خود را میگرفت و همواره جویای حال آنان میشد.
۴۳- اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا میزد.
۴۴- با اصحابش در کارها بسیار مشورت میکرد و بر آن تاکید میفرمود.
۴۵- در جمع یارانش دایره وار مینشست و اگر غریبهای بر آنان وارد میشد نمیتوانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است.
۴۶- میان یارانش انس و الفت برقرار میکرد.
۴۷- وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.
۴۸- هرگاه چیزی به فقیر میبخشید به دست خودش میداد و به کسی حواله نمیکرد.
۴۹- اگر در حال نماز بود و کسی پیش او میآمد نمازش را کوتاه میکرد.
۵۰- اگر در حال نماز بود و کودکی گریه میکرد نمازش را کوتاه میکرد.